در روایات آمده است كه شرافت شب و روز ملازم یكدیگر هستند، به این معنى كه اگر روز شریف شد، شرافت آن به شبش نیز سرایت مىكند و هنگامى كه شب شریف شد، شرافتش به روز آن نیز سرایت مىنماید. بنابراین مراقبت از روزهاى این شبها به اخلاص در عبادت لازم است، همانگونه كه در شبها لازم مىباشد.
آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی درباره شب قدر، نکات و دستوراتی را بیان فرموده اند که این مطلب را در آنجا بیان میکند
یکی از طلاب مدرسه ی ما تعریف میکرد:
شب 23 رمضان پارسال با خانواده در خونه احیا گرفته بویم
یه ساعتی مونده بود تا اذان، داشتم به خدا میگفتم یعنی خدایا تو صدای غلط کردن های منا میشنوی یعنی خدا تو امشب میبخشی و…
تو حال درددل با خدا بودم که گوشیم زنگ زد
گوشی را ور داشتم یکی از پسرای جوان فامیل بود
با تعجب پرسیدم چیزی شده این وقت شب زنگ زدی ؟
پرسید که بیداین؟
گفتم:بله شب قدره مگه شما احیا نگرفتین؟
گفت نه من خواب بودم و خوابی دیدم
خواب دیدم که بین تمام خونه ها ، خونه شما نوارانی شده با چراغ های زیبایی که تا به حال از آن چراغ ها در هیچ کجا ندیده بودم. با خودم گفتم این خونه که از این چراغ ها نداشته پس اینها را از کجا آورده اند. توی همین فکر بودم که این مطلب به ذهنم خطور کرد که صاحب آن خانه الان بیدار است و مشغول قرآن خواندن و این نورانیت از نورانیت قرآن است و بلافاصله از خواب پریدم و خواستم بدانم امشب شما قرآن خواندین یا نا…
من نمیدانستم چه بگم….. من بودم و بغضی که گلوما گرفته بود.
پنج جایزه برای فرد روزه دار
نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: فرد روزه دار پنج جایزه دارد:
1- نظر لطف خداوند شامل بنده اش می شود.
2- تمام شبانه روز ماه رمضان ملائکه برای روزه دار طلب مغفرت می کنند و می گویند: خدایا او را بیامرز.
3- خداوند در اول ماه رمضان به بهشت فرمان می دهد: خودت را برای بنده من زینت کن.
4- وقتی ماه تمام شود و بنده از این ماه عبور کند، آخرین شب ماه رمضان، خداوند همه گناهانش را می آمرزد. کسی بلند شد و گفت: آیا منظورتان شب قدر است؟ فرمود: نه، شب عید؛ چون مزد کار را آخرش می دهند.
5- بوی دهان آنها که به ظاهر بوی خوشی نیست نزد خدا مانند مشک و عنبر است
بحارالانوار، ج 93، ص 364.
چند وقت پیش صبح تلویزیون روشن بود و در شبکه سه برنامه ی ماه عسل را نشان میداد. همین طور که خیره به تلویزیون نگاه می کردم نوبت به مرور برنامه ی گذشته ی ماه عسل رسید. برنامه ای مربوط به زندانی ها. .خبر آزادی پدری را به فرزند 8 ساله اش دادند در آن برنامه برگه ی آزادی پدرش را به دستش دادند و گفتند که پدر میاید که پدر آزاد شد.آنقدر ذوق کرده بود که گریه می کرد اشک شوق گونه هایش را نوازش می داد.
وقتی که از او پرسیدند با دیدن پدرش به او چه می گوید؟ بازبان کودکانه گفت : می گم 7 ماهه که ندیدمت.
یک آن دلم شکست نا خود آگاه اشک از چشمانش جاری شد با خود گفتم چه قدر ما به هم نزدیکیم, چه قدر به هم شبیهیم. پدر او در زندان بود پدر من هم؛ او هم چند وقتی پدرش را ندیده بود من هم. راستش را بخواهید به حالش غبطه خوردم حسودیم شد.
پدر او به خاطر گناهی غیر عمد در زندان اسیر بود اما پدر من به خاطر گناه فرزندش در زندان اسیر است. زندان پدر او زندان معمولی است اما زندان پدر من زندان غیبت است زندان غربت. او تنها 7 ماه پدرش را ندیده بود اما من به اندازه ی سالهای عمرم ندیدمش. او کوچک بود و مشکلش پول کاری از دستش بر نمی آمد اما من……
نمی دانم چرا من کاری نمی کنم؟ چرا دلم برایش تنگ نشده؟
یاد آن شهیدی بخیر که برای شادی امام زمانش تمام مشکلات جنگ را تحمّل می کرد و شبانه در بیابانی نماز شب می خواند و در بین رازو نیازش آرزوی شهادت را می شنیدی و زیر لب این شعر را زمزمه می کرد:
«منی که مایه ننگم به حدّ رسوایی
چگونه از تو بخواهم به دیدنم آیی»
آقا جان مارو ببخش …..
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی گفت: اصلی ترین رسالت روحانیت و حوزه ها ی علمیه در شرایط کنونی ترویج اخلاق در جامعه است.
به گزارش بلاغ، به نقل از حوزه، حجت الاسلام و المسلمین احمد واعظی در مجمع بزرگ مبلغان ماه مبارک رمضان دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، با اشاره به فرمایشات رهبری پیرامون حوزه های انقلابی و ضرورت تبیین مولفه های این حوزه اظهار کرد: برای داشتن حوزه انقلابی باید به دو نوع مولفه توجه کرد نخست مولفه های بینشی و معرفتی و دوم مولفه های رفتاری و عملکردی ؛ نخستین مولفه بیشنی حوزه انقلابی اعتقاد داشتن به پیوند ذاتی میان اسلام و سیاست است.
وی با بیان اینکه حوزه انقلابی باید اعتقاد داشته باشد که پیوند میان اسلام و سیاست ذاتی است و پیوندی تاریخی نیست، ادامه داد: بحث ولایت فقیه دومین مولفه بیشنی حوزه انقلابی است، پذیرش و اعتقاد تداوم امامت و ولایت در زمان غیبت امام زمان(عج) توسط فقیهی جامع الشرایط از شاخصه های حوزه انقلابی است.
حجت الاسلام والمسلمین واعظی افزود: عدم تفسیر انزوا طلبانه و صرفا فردی و عرفانی از اسلام به عنوان سومین رکن بینشی حوزه انقلابی مطرح است که در این راستا زمان شناسی، دشمن شناسی و آگاهی نسبت به تهدیداتی که کیان اسلام و مکتب اهل بیت را تهدید می کند از جمله مولفه های بینشی حوزه انقلابی است.
وی خاطر نشان کرد: از جمله مولفه های رفتاری حوزه انقلابی می توان به خنثی نبودن و عدم بی طرفی نسبت به مقدرات اجتماعی و سیاسی اشاره کرد، خدوم و مردمی بودن و توجه به دردهای جامعه و پرهیز از سیاست زدگی از دیگر مولفه های رفتاری است.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی افزود: شامه سیاسی حوزه انقلابی باید قوی باشد ولی این به معنای سیاسی کاری و سیاست زدگی نیست، روحانی انقلابی باید یک ناصح سیاسی باشد نه یک فعال سیاسی صرف؛ حوزه های علمیه باید آگاهی سیاسی داشته باشند ولی دچار سیاسی کاری نشوند، روحانیت باید خود و مردم را در مسیر ولایت رهبری هدایت کند ولی از تبلیغ معنویت اخلاق غافل نشود، حوزه انقلابی که فعال سیاسی و یک سیاستمدار و سیاست ورز اخلاق مدار تربیت می کند.
وی یادآور شد: مصیبت امروز ما ضعف در اخلاق و معنویت است، ضعف اخلاق و معنویت واقعیت جامعه امروز است و روحانیت و حوزه های علمیه باید الآن آستین بالا بزنند و در این راستا ماه مبارک رمضان بهترین فرصت برای انجام این رسالت است .
حجت الاسلام والمسلمین واعظی بیان کرد: امام راحل دو میراث گرانبها برای امت اسلامی قرار داد، نخست ولایت فقیه و رهبری در نظام جمهوری اسلامی و دومین میراث ارائه یک الگوی عملی از یک روحانی اهل تهذیب متخصص در علوم اسلامی، اهل عرفان و در عین حال انقلابی است
وی تاکید کرد: امام انقلابی بود و انقلابی ماند و خار چشم دشمنان اسلام بود، امام راحل در زمان خود با رفتار و گفتارش قیض استکبار را در آورد.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی در پایان اجتهاد به غذا و نوشیدنی را نشانه سلامت جسمی دانست و گفت: اقبال به عبادت و مناجات و میزان شوق ما برای ورود به ماه مبارک رمضان از نشانه های سلامت روحی و معنوی است.
گاهی شهید شدن، آسان تر از زنده ماندن است. آدم های اهل معنا، اهل حکمت و دقت، خوب درک می کنند گاهی زنده ماندن و زندگی کردن و در یک محیطی تلاش کردن، به مراتب مشکل تر از کشته شدن و شهید شدن و به لقا خدا پیوستن است. امام حسن این راه مشکل را انتخاب کرد.
امام خمینی(ره)
«حضرت امام حسن قیام کرد تا آن وقتی که می توانست. وقتی که یک دسته علاف نگذاشتند که کار را انجام بدهد، با آن شرایط صلح کرد که مفتضح کرد معاویه را.۱ آن قدر که حضرت امام حسن معاویه را مفتضح کرد، به همان قدر بود که سیدالشهدا یزید را مفتحض کرد».۲
«امام حسن(ع) آن قدر گرفتاری که از این دوستان و اصحابش داشت، از دیگران نداشت؛ اصحابی که توجه نداشتند که امام زمانشان روی چه نقشه ای دارد عمل می کند. با خیال کوچکشان، با افکار ناقصشان، در مقابلش ایستادند و غارتش کردند، اذیتش کردند، شکستش دادند، معاهده با دشمنش کردند و هزار جور بساط درست کردند».۳
«قصه امام حسن و قضیه صلح، صلح تحمیلی بود. برای اینکه امام حسن، دوستان خودش؛ یعنی آن اشخاص خائنی که دور او جمع شده بودند، او را جوری کردند که نتوانست خلافش بکند، صلح کرد؛ صلح تحمیلی بود».۴
مقام معظم رهبری
«اگر مردم هوشیار نباشند، همان بلایی بر سرشان خواهد آمد که بر سر مردم مسلمان در دوره امام حسن و بعضی از دوره های دیگر آمد. در آن زمان، چون مردم هوشیار و آگاه نبودند، جریان حق شکست خورد. اگر آگاهی و هوشیاری باشد، وحدت کلمه هم هست. مراقب باشید که وحدت کلمه را حفظ کنید! موقعیت ها را به درستی درک کنید و بدانید که امروز، اساسی ترین کار ما توجه به این امور است».۵
«در دوران امام حسن، جریان مخالفی آن چنان رشد کرد که توانست به صورت یک مانع ظاهر شود. البته این جریان مخالف در زمان امام مجتبی به وجود نیامده بود، سال ها قبل به وجود آمده بود».
«در باب صلح امام حسن(ع) این مسئله را بارها گفته ایم و در کتاب ها نوشته اند که هرکس حتی خود امیرالمؤمنین، اگر به جای امام حسن مجتبی بود و در آن شرایط قرار می گرفت، ممکن نبود کاری بکند غیر از آن کاری که امام حسن کرد. هیچ کس نمی تواند بگوید که امام حسن، فلان گوشه کارش سؤال برانگیز است، نه کار آن بزرگوار، صددرصد بر استدلال منطقی غیرقابل تخلف منطبق بود.
در بین آل رسول خدا(ص) پرشورتر از همه کیست؟ شهادت آمیزترین زندگی را چه کسی داشته است؟ غیرتمندترین آنها برای حفظ دین در مقابل دشمن، چه کسی بوده است؟ «حسین علی(ع) بوده است. آن حضرت در این صلح، با امام حسن شریک بودند. صلح را تنها امام حسن نکرد، امام حسن و امام حسین این کار را کردند. منتها امام حسن جلو بود و امام حسین پشت سر او بود.
امام حسین(ع)، جزو مدافعان ایده صلح امام حسن بود. وقتی که در یک مجلس خصوصی، یکی از یاران نزدیک؛ از پرشورها و پرحماسه ها، به امام مجتبی(ع) اعتراضی کرد، امام حسین با او برخورد کردند.
هیچ کس نمی تواند بگوید که اگر امام حسین به جای امام حسن بود، این صلح انجام نمی گرفت، نه امام حسین با امام حسن(ع) بود و این صلح انجام گرفت».
«صلح [امام حسن(ع)]، عوامل خودش را داشت و هیچ تخلف و گریزی از آن نبود.
آن روز، شهادت ممکن نبود. مرحوم شیخ راضی آل یاسین(رضوان الله تعالی علیه) در کتاب صلح الحسن که من بیست سال پیش آن را ترجمه کردم و چاپ شده است، ثابت می کند که اصلا جا برای شهادت نبود. هر کشته شدنی که شهادت نیست؛ کشته شدن با شرایطی شهادت است؛ آن شرایط در آنجا نبود و اگر امام حسن(ع) در آن روز کشته می شدند، شهید نبودند، امکان نداشت که آن روز کسی بتواند در آن شرایط حرکت مصلحت آمیزی انجام بدهد که کشته بشود و اسمش شهادت باشد».
«بعد از صلح امام حسن(ع)، کار به شکلی هوشمندانه و زیرکانه تنظیم شد که اسلام و جریان اسلامی، وارد کانال آلوده ای که به نام خلافت و در معنا سلطنت به وجود آمده بود، نشود. این، هنر امام حسن مجتبی(ع) بود. امام حسن مجتبی کاری کرد که جریان اصیل اسلام که از مکه شروع شده بود و به حکومت اسلامی و به زمان امیرالمؤمنین و زمان خود او رسیده بود، در مجرای دیگری جریان پیدا بکند، حتی اگر نه به شکل حکومت؛ زیرا ممکن نبود لااقل دوباره به شکل نهضت جریان پیدا کند. این، دوره سوم اسلام است».
«در زمان امام حسن(ع)، تفکر انقلابی اسلامی که دوره ای را طی کرده بود و به قدرت و حکومت رسیده بود، دوباره برگشت و یک نهضت شد. البته در این دوره، کار این نهضت، به مراتب مشکل تر از دوره خود پیامبر بود؛ زیرا شعارها در دست کسانی بود که لباس مذهب را بر تن کرده بودند، درحالی که از مذهب نبودند. مشکل کار ائمه هدی(ع) اینجا بود».
«به برکت امام حسن مجتبی(ع)، این جریان ارزشی نهضت اسلامی، اسلام را حفظ کرد. اگر امام مجتبی این صلح را انجام نمی داد، آن اسلام ارزشی نهضتی باقی نمی ماند و از بین می رفت؛ چون معاویه بالاخره غلبه پیدا می کرد.
وضعیت، وضعیتی نبود که امکان داشته باشد، امام حسن مجتبی(ع) غلبه پیدا کند. همه عوامل، در جهت عکس غلبه امام مجتبی(ع) بود. معاویه غلبه پیدا می کرد؛ چون دستگاه تبلیغات در اختیار او بود. چهره او در اسلام، چهره ای نبود که نتوانند موجه کنند و نشان بدهند. اگر امام حسن صلح نمی کرد، تمام ارکان خاندان پیامبر را از بین می بردند و کسی را باقی نمی گذاشتند که حافظ نظام ارزشی اصیل اسلام باشد، همه چیز به کلی از بین می رفت و ذکر اسلام برمی افتاد و نوبت به جریان عاشورا هم نمی رسید».۶
«من از سابق مکرر گفته ام که اگر ملتی قدرت تحلیل خودش را از دست بدهد، فریب و شکست خواهد خورد، اصحاب امام حسن(ع)، قدرت تحلیل نداشتند، نمی توانستند بفهمند که قضیه چیست و چه دارد می گذرد».۷
«گاهی شهید شدن، آسان تر از زنده ماندن است. آدم های اهل معنا، اهل حکمت و دقت، خوب درک می کنند گاهی زنده ماندن و زندگی کردن و در یک محیطی تلاش کردن، به مراتب مشکل تر از کشته شدن و شهید شدن و به لقا خدا پیوستن است. امام حسن این راه مشکل را انتخاب کرد. وضع آن زمان این بوده است. خواص، تسلیم بودند، حاضر نبودند حرکتی بکنند. لذا وقتی یزید بر سر کار آمد و یزید کسی بود که می شد با او جنگید و کسی که در جنگ با یزید کشته می شد، چون وضع یزید خیلی خراب بود، خونش پایمال نمی شد، برای همین امام حسین قیام کرد.
وضع دوران یزید طوری بود که قیام، تنها انتخاب بود؛ برخلاف دوران امام حسن مجتبی(ع) که دو انتخاب وجود داشت؛ شهید شدن و زنده ماندن و زنده ماندن ثوابش و اثرش و زحمتش بیشتر از کشته شدن بود. لذا امام حسن(ع) این سخت تر را انتخاب کرد، در زمان امام حسین(ع) این طوری نبود، یک انتخاب بیشتر نبود، زنده ماندن؛ یعنی قیام نکردن، معنا نداشت. باید قیام می کرد».۸
«در صدر اسلام، بزرگ ترین و مهم ترین ضربه ای که بر اسلام وارد شد، این بود که حکومت اسلامی از امامت به سلطنت تبدیل شد. حکومت امام حسن و حکومت علی بن ابی طالب، به سلطنت شام تبدیل شد. البته امام حسن مجتبی(ع) آن روز به خاطر یک مصلحت بزرگ تر که حفظ اصل اسلام بود، مجبور شد این تحمیل را به جان بپذیرد و حکومت را از امام حسن گرفتند. وقتی حکومت از مرکز دینی خودش خارج شد و در اختیار دنیاطلبان و دنیاداران گذاشته شد، بدیهی است که بعد هم حادثه کربلا پیش می آید. آن وقت حادثه کربلا آن حادثه ای نیست که بشود جلویش را گرفت. اجتناب ناپذیر می شود.
من به شما عرض بکنم که امروز دشمن قادر نیست. امروز به برکت ملت هوشیاری مثل ملت ایران، به برکت افکار برانگیخته ای مثل افکار ملت ایران، به برکت انقلاب بزرگی مثل انقلاب اسلامی ایران، نه امریکا و نه بزرگ تر از امریکا، اگر در قدرت های مادی باشد، قادر نیستند حادثه ای مثل حادثه صلح امام حسن را بر دنیای اسلام تحمیل کنند. اینجا اگر دشمن خیلی فشار بیاورد، حادثه کربلا اتفاق خواهد افتاد».۹
«صلح امام مجتبی(ع) همان قدر ارزش داشت که شهادت برادر بزرگوارش، امام حسین(ع) ارزش داشت. همان قدر که آن شهادت به اسلام خدمت کرد آن صلح هم همان قدر یا بیشتر به اسلام خدمت کرد».۱۰
منبع: اشارات - بهمن ماه ۱۳۸۹ ، شماره ۱۴۱ - شهادت امام حسن(ع) به روایت تاریخ
——————————-
پی نوشت:
۱. صحیفه نور، ج ۱، ص ۱۷۳.
۲. همان، ج ۸، ص ۸۹.
۳. همان.
۴. همان، ج ۲۰، ص ۳۲.
۵. سخنرانی رهبری، ۱۹/۳/۱۳۶۸، به نقل از: نرم افزار چند رسانه ای به سوی نور، کاری از سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی.
۶. همان، ۲۲/۱/۱۳۶۹.
۷. همان، ۲۶/۱/۱۳۷۰.
۸. همان، ۲۰/۳/۱۳۷۵.
۹. همان، ۱/۲/۱۳۷۹.
۱۰. همان، ۲۲/۱/۱۳۶۹.
بعضیها لباس عروس گران قیمت میخرند. نه! چه لزومی دارد. حالا لباس عروس میخواهند، بعضیها لباس عروس را میروند کرایه میکنند. چه مانعی دارد؟ ننگ است؟ نه! چه ننگی؟ چه مانعی دارد؟ بعضیها اینها را ننگ میدانند. ننگ این است که انسان یک پول گزافی بدهد، چیزی بخرد که یکبار آن را مصرف کند، بعد بیاندازد دور. یکبار مصرف! آنهم با این وضعی که بعضی مردم دارند، بعضیها واقعا نیاز دارند.
مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری میفرماید:
اگر در زندگی محبت وجود داشت، سختیهای بیرون خانه آسان خواهد شد. برای زن هم سختی های داخل خانه آسان خواهد شد.
در ازدواج، اصل قضیه محبت است. دخترها و پسرها این را بدانند. این محبتی که خدا در دل شما قرار داده حفظ کنید.
دختر و پسر، عروس و داماد به هم محبت بورزند؛ چون آن محبت ملاطی است که اینها را برای هم حفظ میکند، در کنار هم نگه میدارد و نمیگذارد از هم جدا شوند. محبت خیلی چیز خوبی است. محبت که بود وفاداری هم هست.
رمان با یک اتفاق شگفت آغاز میشود، جشن نیمهشعبان و مجلسی پرشور و بسیاری که فریاد «آقا بیا» سردادهاند… در این میان جوانی و فریادی که: «آقا نیا…» این شروع جذاب ما را با شخصیتهایی آشنا میکند که همه مدعی انتظارند اما وقتی هنگام عمل میرسد و هنگامه عمل به شعارها میرسد، آن نمیکنند که میگفتند..
توصیه میشود که این کتاب را بخوانید عجیب تاثیر می گذارد
1. حكم استفاده از اتاق گفتگو (چت كردن) در اینترنت با جنس مخالف چه می باشد؟
پاسخ همه مراجع: با عدم امن از افتادن به گناه و كشیده شدن به آن و یا خوف وقوع در حرام جایز نیست.
2. حكم چت كردن با شخصى كه از جنسیت او بى اطلاع هستیم را بفرمائید. در صورت اطمینان از جنسیت چطور؟
پاسخ همه مراجع: در هر دو صورت اگر خوف وقوع حرام است جایز نیست .
3. چت كردن براى افراد متاهل چه حكمى دارد؟
پاسخ همه مراجع: صرف حرفهاى معمول؛ چنانچه همراه با لذت بردن نباشد و موجب خوف وقوع در حرام هم نباشد مانعى ندارد.
زهره غفوری
بخش احکام اسلامی تبیان
ه گزارش خبرگزاری فارس از همدان، جلیل بابایی در کارگاه آموزشی تغذیه و سلامتی در قرآن با موضوع افسردگی در جامعه امروز اظهار داشت: وقتی جامعه کنونی ما به سمتی سوق پیدا کند که نقش قرآن و عترت کمرنگ شود و برای ما از ائمه معصومین (ع) و بانوی دو عالم چیزی نگفته باشند و حتی خود ما هم سعی نکنیم به زندگی آنها نگاهی داشته باشیم هر روز که بگذرد وضع روحی و روانی جامعه بدتر خواهد شد.
وی با طرح این سئوال که چند درصد مردم میدانند که ائمه اطهار(ع)، بزرگان و نیاکان ما از چه غذاهایی استفاده میکردهاند و آنها ما را به چه چیزهایی سفارش کردهاند، افزود: اگر همه به آیه 24 سوره عبس با دید تفکر بنگریم، بسیاری از مشکلات تغذیهای جامعه درست شده و امروز شاهد این همه بیمار و بیماریهای گوناگون در کشور نبودیم.
محقق طب قرآنی در ادامه بحث موضوع افسردگی، با اشاره به اهمیت توجه به افسردگی زمستانی گفت: در زمستان نور کم میشود و تجمع انسان در یک محل برای ساعات طولانی باعث زیاد شدن فکر و خیال میشود و علاوه بر حبس در محل، حبس فکری هم اتفاق میافتد، حال اگر این شرایط همراه با تغذیه بدی هم باشد و گروه ویتامینهای B در غذا پایین بیاید، هورمون فلاتونین در خون ترشح شده و بیشترین اختلالات خلق و خو ایجاد میشود.
وی به تغییر شیوه تغذیه، ایمان و توسل به خداوند و خواندن مستمر قرآن با معانی برای بهبود افسردگی اشاره کرد و یادآور شد: برای درمان چند نکته مهم است، که اولین نکته زود بیدار شدن از خواب است، چراکه در ابتدای صبح ازت هوا پایین است و انسان اکسیژن خالص دریافت میکند و پیادهروی در این شرایط برای مغز بسیار مفید است و در زمستان هم باید ادامه یافته و خود را در خانه حبس نکنیم.
بابایی افزود: خوردن گوشتهای سرد خصوصاً گوشت گاو و گوساله و فستفودها این بیماری را تشدید میکند و عوارض خود را بعد از مدتی نشان میدهد.
وی با اشاره به اینکه یبوست عامل اولیه بسیاری از بیماریهای دیگر است، ادامه داد: یبوست امالمرض است و اگر رودهها خوب کار نکنند، فرد دچار عصبانیت میشود، اما اگر رودهها سالم باشند، ویتامین B تولید کرده و فرد آرام است.
استاد طب قرآنی با اشاره به اینکه دو عضو مهم برای درمان افسردگی کبد و روده بزرگ است، بیان داشت: برای پیشگیری و درمان باید از غذاهایی استفاده کنیم که اسید فولیک، آهن و امگا داشته باشند و هرگز قرصهای اسید فولیک توصیه نمیشود، چراکه این قرصها نهتنها ویتامین B را از بین میبرند، بلکه باید میوهها و سبزیجات که سرشار از ویتامین و املاح هستند، جایگزین شوند.
وی با اشاره به برخی مواد غذایی برای جلوگیری از افسردگی خاطرنشان کرد: در قرآن به انجیر و زیتون اشاره شده که این دو در رفع افسردگی بسیار نافذند، آش جو، گوشت شترمرغ و شیربادام و شربت عسل، درمان قطعی افسردگی هستند و استنشاق گلاب، تهیه شربت مویز و دمنوش گل زرد و نداشتن یبوست در درمان این بیماری مؤثر است.
بابایی در ادامه این برنامه آموزشی با موضوع افسردگی به مشکلاتی که برای تشکیل این کلاسها و درمان بیماران از سوی دانشگاه علوم پزشکی ایجاد شده اشاره کرد و گفت: متأسفانه برخی مسئولان نمیخواهند صحبت منطقی را بپذیرند.
وی افزود: ما تاکنون با روش اصلاح تغذیه چندین بیماری سرطانی و صعبالعلاج را به کمک پروردگار و قرآن درمان کردهایم و تمامی شواهد و مدارک پزشکی این بیماران حاضر است و خود آنها هم صحیح و سالم حاضرند و به زندگی خود مشغولند، اما برخی نمیخواهند این واقعیتها را ببینند و دائماً سنگاندازی میکنند.
این محقق قرآنی خاطرنشان کرد: ما اگر خانه به خانه هم شده برای درمان بیماری و تغییر آداب و تغذیه مردم میرویم و هیچ ترس و ابایی نداریم، چراکه همه فعالیتهایمان بر مبنای ترویج قرآن است.
آيا با توسل به قرآن مجيد مىتوانيم معنويت را در وجودمان بارور كنيم; بهنحوى كه بتوانيم به مراحل بالاى كمال و تزكيه نفس برسيم؟
خداوند متعال مىفرمايد: (ونُنَزِّلُ مِنَ القُرءانِ ما هُوَ شِفاءٌ ورَحمَةٌ لِلمُؤمِنين); و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است، از قرآن نازل مىكنيم…
۱) در وقت افطار سورهی قدر و دعای «اللّهم لک صُمْتُ و علی رِزْقِکَ اَفْطَرْتُ و علیک تَوَکَّلْتُ» قرائت شود.
۲) مستحب است که افطار بعد از نماز شام میل شود مگر آنکه ضعف بر روزهدار غلبه کرده و یا جمعی منتظر او باشند.
۳) افطار با طعام پاکیزهی از حرام و شبهات انجام گیرد.
۴) افطار با خرمای حلال آغاز گردد که در این صورت ثواب نماز او چهارصد برابر میشود.
۵) افطار به آب رطب، شیر، حلوا، نبات و آب گرم خوب میباشد.
۶) در لقمهی اول قرائتِ«بسم الله الرحمن الرحیم یاواسع المغفرة اغفر لی» باعث آمرزش گناهان بنده میگردد.
((مفاتیح الجنان /۳۶۰ الی ۳۶۱))
۱) سحری خوردن و ترک نکردن آن اگر چه به یک دانه خرما یا یک شربت آب باشد.
۲) بهترین سحورها قاوت و خرما است.
۳) خواندن سورهی انا انزلنا در وقت خوردن سحری مستحب است. در روایت است که هر کس در وقت افطار کردن و سحری خوردن این سوره را بخواند در مابین این دو وقت ثواب کسی را دارد که در راه خدا به خون خود غلطیده است.
۴) استغفار در سحرگاهان باعث صلوات حقتعالی و ملائکه بر استغفارکننده میشود.
۵) قرائت دعای «اللهم انی اسئلک من بهائک بِاَبْهاهُ و کل بهائک بَهِیٌّ… »در سحرهای ماه مبارک رمضان
۶) خواندن دعای پر فیض ابوحمزه ثمانی در سحرهای ماه مبارک رمضان
((مفاتیح الجنان / ۳۷۳ الی ۳۷۶))
من منتظرش بودم … باکوله باری پراز خطا وتقصیر… یکسال به یکسال خطاهایم را به
امید سفره رمضانت جمع میکنم تا با پاک کن رحمت و کرمت
دوباره سیاهی کوله بارم راپاک کنم….
خدایا… بنده گناهکار تر ازمن داری؟؟؟؟؟بنده ای ناسپاس تر از من داری؟؟
کدامین بنده هات کوله بارش سنگین تراز من است؟؟؟و کدام دلبری مهربان تر از
تو؟؟؟؟؟؟ هر سال سفره رمضانت را پهن میکنی ومرا صدا میزنی که ای کوله
بار سنگین از خطا…..بیا که این گوشه سفره جای توست
بیا که ببخشمت وکوله ات را سبک تر کنم… من تو را نبخشم وسیاهیت را را پاک
نکنم چه کسی می تواند شانه هایت رااز زیر بار خطاهایت نجات دهد؟؟؟؟
خدایا تو ستارالعیوبی ،یک سال دیگر گناهان مرا… خطاهایم را… زشتی هایم را از
چشم خلقت پوشاندی…
وحالا دوباره فرصت نشستن بر سفره ی رمضانت راعطا کردی…
بازپای سفره ات می نشینم وباز شب قدرت را با اشک وناله به صبح می رسانم وباز
سفره را می بندی وباز من می شوم بنده خطاکار… چقدر من بی وفا و تو مهربانی….
که باز دعوتم میکنی که بیااااااااا….. صدبار اگر توبه شکستی باز بیاااااا
خدایا تو رحمانی…….تو رحیمی….تو ستاری… تو رزافی…. تومنانی… توکریمی
شکرت که باز گوشه چشمی به من هم داشتی ودوباره دعوتم کردی
از امام صادق (ع) روایت است که هنگامی که حضرت امام زین العابدین (ع) روزه می گرفت دستور می داد گوسفندی را سر می بریدند، و آن را تکه تکه ساخته و در دیگ می ریختند، آن حضرت در وقت غروب به دیگها سر می زد و در حالی روزه داشت بوی آبگوشت را استشمام می نمود، آنگاه می فرمود: کاسه ها را بیاورید این کاسه را برای فلان کس و دیگری را برای فلان بکشید، و همینطور کاسه ها را پر می کردند تا آبگوشت به اتمام می رسید، آنگاه خود با نان و خرما افطار می کرد.
از ارسطو پرسیدند بهترین سخن كدام است؟ در پاسخ گفت : آنچه موافق عقل باشد، گفتند پس از آن چیست؟ گفت : سخنی كه شنونده بپذیرد، گفتند بعد از آن چه؟ گفت : سخنی كه از سرانجام آن اطمینان داشته باشیم كه ضرری متوجه ما نخواهد ساخت، گفتند بعد از آن چیست؟ گفت : اگر سخن یكی از این سه شرط را نداشته باشد از صدای چهارپایان پست تر است.(از قابوسنامه)
پیامبر صلى الله علیه و آله از پروردگارش در شب معراج پرسید: … پروردگارا رهاورد روزه چیست؟ فرمود: «روزه ، حکمت مى آورد و حکمت، معرفت مى آورد و معرفت، به یقین مى رساند. پس هر گاه بنده به یقین رسید، در این فکر نیست که چگونه صبح کرده است: با تنگ دستى یا توانگرى».
منبع: مراقبات ماه رمضان, محمد محمدی ری شهری, ص75
<< 1 ... 40 41 42 ...43 ...44 45 46 ...47 ...48 49 50 ... 66 >>