برگزاری مراسم عزداری حضرت رقیه(س) در مدرسه علمیه فاطمیه(س) سرابله
نرگس قلی زاده معاون فرهنگی مدرسه علمیه فاطمیه(س) سرابله گفت: مراسم عزداری حضرت رقیه(س) با حضور فاطمه حورا احمدیان مدیر مدرسه به عنوان سخنران و کلیه طلاب در محل حسینیه مدرسه برگزار شد و مداحی، روضهخوانی و سخنرانی توسط طلاب صورت گرفت.
احمدیان طلاب را به خواندن تاریخ زندگی ائمه علیهم االسلام؛ به ویژه مطالعه واقعه عاشورا خواند و گفت: مطالعه واقعه عاشورا و سیره و رفتار کسانی که در این واقع تاریخی حضور داشتند، لازمه اجرای برنامههای مذهبی است، با مطالعه عاشوراست که پی به ارزش رفتاری حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) خواهیم برد.
وی ویژگیهای اخلاقی و رفتاری طلاب هیئتی را برشمرد و اظهار داشت: اگر طلبه هیئتی مرتکب کار خلافی شود، فقط خودش مرتکب اشتباه نشده، بلکه همه ی اعضای هیئت و همه طلاب را را زیر سوال برده است؛ از اینرو بچههای هیأتی باید تقوا را به معنای واقعی، در همه مسائل، رعایت کنند.
احمدیان همچنین به برخی از برنامههای نادرست تعدادی از هیأتهای عزاداری اشاره کرد و اظهار داشت: طلاب مداح و سخنران در کنار داشتن برنامه خودسازی، باید حوادث واقعه ی عاشورا را از بر باشند؛ چون سخنران و مداح گویندگان تاریخ محسوب خواهند شد.
امام حسین ع خطاب به مردی که تقاضای نصیحت کرد فرمودند:
« بپرهیز از انجام کاری که موجب پوزش و عذرخواهی تو گردد.
مومن کسی است که بدی نمی کند و عذرخواهی نیز نمی نماید و امام منافق کسی است که هر روز بدی می کند و سپس پوزش و عذرخواهی می طلبد.»
منبع: تحف العقول، ص253
شریح بن حارث قاضی از مردم یمن بود که حدود 60 سال عهدار قضاوت بود در دوران خلافت حضرت علی ع برکنار شد
شریح از جمله کسانی بود که با امام حسین ع مکاتبه داشت و جزء هفت نفر از بزرگان مکه بود که قسم یاد کردند امام حسین ع را یاری دهند اما هنگامی که ابن زیاد مبلغ 50 هزار دینار به او پیشنهاد داد قسمش را شکست و به قتل امامش فتوا داد.(السرالعابه، ج 2، ص 214)
باید بترسیم، باید از خودمان بترسیم که به خاطر منافع خودمان، گاهی عهدهایی که با امام زمان عج می بندیم بشکنیم به خاطر پول، به خاطر مقام ……
روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند.
آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟پسر پاسخ داد:
عالی بود پدر! پدر پرسید آیا به زندگی آنها توجه کردی؟پسر پاسخ داد: بله پدر! و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا. ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد.
ما در حیاطمان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند.
حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی انتهاست! با شنیدن حرفهای پسر، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسر بچه اضافه کرد : متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم.
عـمـرو پـسر امام حسن مجتبى (ع ), کودکى بیش نبود که درحادثه کربلا حضور داشت و سپس هـمراه کاروان اسیران اهل بیت (ع )وارد شام شد.
در یکى از مجالس شام , یزید به آن کودک گفت : مى توانى با پسر من کشتى بگیرى ؟ عمرو در پاسخ گفت : من حال کشتى گرفتن ندارم .
اگر مى خواهى زور بازوى پسرت را بدانى , بـه او شـمـشـیـرى بده و به من هم شمشیرى ,تا در حضور تو بجنگیم یا او مرا مى کشد که در این صـورت بـه جـدم پـیـامبر(ص ) و على (ع ) مى پیوندم یا من او را مى کشم و او به جدش ابوسفیان و معاویه مى پیوندد.
یـزید از زبان گویا و قوت قلب عمرو تعجب کرد و شعرى خواند که معنایش این است : این برگ از آن شاخه درخت نبوت است که چنین شجاع و پرجرات است
باز هم شب شد و چشمان من بارانی به یاد تمام لحظه های گناهم، به یاد مواقعی که بودی و نبودم
درد من نبودنت نیست آقا
درد من این است که هستی و نمیبینمت …
این یعنی نهایت بیچارگی…
اره امام زمانم من بیچاره ام که تو را ندارم..
دلنوشته کوثر حیدری
دیروز وقتی از خانه زدم بیرون، به رسم هر روز شروع کردم به خواندن آیة الکرسی
بسم الله الرحمن الرحیم الله لا اله الا الله هوالحی و القیم، لا تأخذه سنة و لا نوم، امروز اول باید به وبلاگم سر بزنم، یه مطلب بزارم و به وبلاگ نجم و… سر بزنم، تند تند کاراما انجام بدم برم بانک، یه سر به مخابرات بزنم اولئک اصحاب نار هم فیه خالدون.
آیه الکرسیا خواندم ولی دریغ از اینکه حواسم به معنا و درست خواندنش باشه. انگار لق لقه زبانم شده و در فکرم مشغول حرف زدن با خودمم.
خودما جریمه کردم که دوباره بخوانم: خدایی جز الله نیست کسی که زنده و برپادارنده است؛ نه خوابى سبک او را فرو مىگیرد و نه خوابى گران(پس چنین خدایی امروز مراقب اعمال و رفتار من است.)
آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، از آنِ اوست: (پس امروز روزیما فقط از خدا میخوام و کاری به بقیه ندارم)
کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟(پس امروز اگر دچار خطایی شدم، یا مشکلی بود، به ائمه متوسل میشم چون اجازه شفاعت به اذن خدا را دارند.)
آنچه در پیش روى آنان و آنچه در پشت سرشان است مىداند.و به چیزى از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمىیابند.(پس علم خدا بالاتر است، پس او به آنچه برای من مفید یا مضر است آگاهه، پس آنچه به من داده به صلاحمه)
کرسى او آسمان ها و زمین را در بر گرفته، و نگهدارى آنها بر او دشوار نیست، و اوست والاى بزرگ.(پس خدا هیچ کاری براش سخت نیست و گر بخواهد تمام حوائجم را برآورده و مشکلاتم را برطرف میکند)
وقتی به معناش توجه کردم پر از آرامش شدم ؛ آرامشی که ابتدا با نشاط همرا بود و بعد زبانم به شکرش باز شد. خدایا شکرت
مراسم آشپزی به مناسبت روز جهانی غذا در مدرسه علمیه فاطمیه(س) سرابله برگزار شد.
فاطمه حورا احمدیان مدیرمدرسه علمیه(س) سرابله گفت: هدف از این برنامه علاوه بر ایجاد روحیه نشاط، ترویج و رجوع به فرهنگ غذاهای سنتی استان ایلام بود و در آن تعدادی از طلاب هنر آشپزی خود را در معرض نمایش و داوری قرار دادند.
احمدیان افزود: طلاب بیش از 20 نوع غذای سنتی از شیرینی و غیر شیرینی و دسر آماده کردند و در آن امتیاز با غذاهایی بود که یادآور فرهنگ گذشته و از مواد اولیه کمتر و با هزینه کمتر پخت می شد و علت چنین معیاری، سالم بودن غذاهای سنتی مردم ایلام است .
وی با اشاره به اینکه داوران از بین اساتید مدرسه انتخاب شد، بیان داشت: داوران با در نظر گرفتن معیارهایی، چون حفظ طعم سنتی، نوع تزیین، مواد اولیه، رنگ و مزه و… به عدالت داوری کردند و بعد از تست غذاها آشپزهای برتر معرفی و به مرحله بعدی راه یافتند.
وی اظهار داشت: از آنجایی که این مراسم با استقبال بسیار زیاد طلاب و اساتید روبرو شد، قرار است مرحله ی دوم آشپزی درهفته های آتی برگزار شود و در نهایت به آشپز برتر جوایزنفیسی اهدا خواهد شد.
همه فضا را بوی زیارت اربعین پر کرده است. گروهی از رفتن به کربلا سخن میگویند
و گروهی با اندوه جمع شده در قلبشان، به روندگان التماس دعا میگویند.
مادرم سالهاست میخواهد دوباره کربلایی شود اما…
امسال به دعای مادرم معلم شدم و گرفتن اولین حقوقم مصادف شد با حرکت عظیم مردم به سوی شهر دلدادگی
میخواهم به پاس زحماتش، کاری کنم که دیگر حسرت دوباره کربلا رفتن بر قلبش نماند.
اولین حقوقم را با تمام محبتی که نسبت به او دارم، تقدیمش میکنم تا کولبار سفرش را ببندد و با کاروان عشق راهی سرزمین عشق شود.
این هدیه ناچیزیست به پاس تمام زحماتش .
مادر جان زیارتت قبول.
دلنوشته: مستند ساز جوان سالمی
هر روز که میگذرد جاده ایلام به شباب شلوغ و شلوغ تر می شود
شماره پلاک خودروها 98 نیستند؛ بیشتر از تهران و اصفهان و کرمانشاه اند. زائرانی از همین الان روانه ی سرزمین عشقند.
زئران با دلم کاری کرده اند که هر روز بیقرار و بیقرارتر میشود
دلم احساس جاماندگی میکند.
احساس خوبی نیست.
این زائران نرسیده به کربلا رایحه ی کربلا با خود دارند، هر چه هست هوائیم کردند.
نجوای «یا حسین» در فضای شهر ما پیچیده است.
می ترسم امسال از جا مانده ها باشم
معیار رفتنم گفتن ندارد …. احساس شرمندگی میکنم….
دو سال قبل بی پاسپورت و ویزا رفته ام
می ترسم امسال با پاسپورت از جامانده ها باشم.
دیگر نمیتوانم….
ای مردم میشنوین صدای خسته و پر از درد مرا…
دیگر تاب و توان ندارم….
دلم تنگ است
تنگ بین الحرمین …
آخ بروم به سوی ارباب بی سر یا که روم سوی علمدار بی دست
دلنوشته طلبه: کوثر حیدری
راههای موفقیت در مسیر طلبگی در بیانات حسین دهنوی:
1- صفای نفس: گناه نکردن دل را جلا می دهد و تاثیر کلام را بیشتر میکند.
2- توکل بر خدا: خودمان را وسیله بدانیم و معتقد باشیم که اثر گذار واقعی خداست.
3- توسل به معصومین(علیهم السلام): که از شروط تداوم راه است.
4- اخلاص: یعنی فقط خدا را مدنظر داشتن
تشویق به گناه، به گونه های مختلف مطرح می شود.
گاه با کمک کردن به گنهکار
گاه با سکوت در برابر گنهکار
گاه با ابزار احساسات و گاه با حضور در مجلس گناه.
امروز زودتر از هر روز به مدرسه رسیدم، طلاب برنامه صبحگاه داشتن،
بدم نیامد به طلاب ملحق بشم به این امید که حرفی گفته بشه و حال و احوالما عوض کنه ….
موضوع بحثشون درباره معیار حلال و حرام بودن موسیقی بود،
موضوع تکراری ولی حل نشدنی …
هر کسی برای گوش دادن به موسیقی دلیل خودشا داشت، مثل من که گاهی ماه هابه موسیقی گوش نمیدهم و گاهی که از موضوعی رنج می برم به موسیقی رو میارم
اما چیزی که از بحث طلاب برام جالب بود این بود که یکیشون گفت« تجربه نشان داده است که بسیاری از افراد تحت تاثیر آهنگ و غنا، در نهایت راه تقوا و پرهیزکاری را رها کرده و به فساد روی آورده اند»
تا حالا همچین چیزی نشنیده بودم . گفتم برای شما وبلاگیا هم بگم شاید شما هم قبلا نشنیدید.
این روزها بیشتر از همیشه دلم میگیرد
از این غم های ناگهانی
از دلشوره های بی دلیل
از بیقراریهای بی سرانجام
پس کی میایی آقا
به خدا دیگر صبری نمانده است
آقا بیا
دنیا دارد بد معامله ای با ما می کند
تمام همتش را به کار می برد که فراموشت کنم
بیا که دنیا مرا بر لبه پرتگاه نشانده است، هر آن ممکن است بلغزم و در گرداب گناه فرو روم
آقای من شایسته نیست زیر پایم خالی شود و در منجلاب دنیا فرو بریزم
آقا بیا
برگزاری مسابقه طنابکشی در مدرسه علمیه فاطمیه(س) سرابله
فاطمه حورا احمدیان مدیر مدرسه فاطمیه(س) سرابله گفت: به مناسبت هفته ورزش و تربیت بدنی و با هدف ایجاد نشاط و ترویج فرهنگ سلامت و ورزش، مسابقه طنابکشی بین هشت گروه سه نفره، از طلاب این مدرسه برگزار شد.
احمدیان اظهار داشت: طلاب خوابگاهی مدرسه ملزم شدند که صبحها چند دقیقهای به نرمش بپردازند تا با نشاط بیشتری سر کلاس درس آماده شوند.
وی با اشاره به استقبال گرم طلاب از این مسابقه، بیان داشت: قرار شد علاوه بر برگزاری مسابقاتی نظیر مسابقه طنابکشی، به مناسبت روز جهانی غذا، طلاب با پخت غذاهای محلی خود با یکدیگر به رقابت بپردازند.
وی در پایان افزود: به دو گروه برتر جوایزی به صورت نقدی اهدا خواهد شد.
شب شده
آخ باز هم شب شد و دلم به عزا نشسته است
به عزای تمام لحظات نبودنت
دلم تنگ است…
دلم تنگ است به گونه ای که اضافه اش از گوشه چشمانم می لغزد و فرود می آید
کاش بیاید آقای خوبیها
کاش برگردی که این لحظاتم به پایان برسد و بودنت را جشن بگیرم
اللهم عجل لولیک الفرج
<< 1 ... 15 16 17 ...18 ...19 20 21 ...22 ...23 24 25 ... 66 >>