« برای اکرام یا اعدام؟! | قدرت جاذبه یا لطف خدا » |
دربنى اسرائیل، خانواده اى چادرنشین در بیابان زندگى مى کردند
و زندگى آنها با دامدارى و با کمال سادگى و صحرانشینى مى گذشت
آنها علاوه بر تعدادى گوسفند، یک خروس، یک الاغ و یک سگ هم داشتند
خروس آنها را براى نماز بیدار مى کرد، و با الاغ، وسائل زندگى خود را
حمل مى کردند و به وسیله آن براى خود از راه دور آب مى آوردند،
و سگ نیز در آن بیابان، به خصوص در شب، نگهبان آنها بود
اتفاقا روباهى آمد و خروس آنها را خورد،آن خانواده، محزون و ناراحت شدند،
ولى یکی از آنها که شخص صالحى بود مى گفت: خیر است انشاء الله…
پس از چند روزى، سگ آنها نیز مرد، باز آنها ناراحت شدند،
ولى آن مرد صالح دوباره گفت:
خیر است، طولى نکشید که گرگى به الاغ آنها حمله کرد
و آن را درید و از بین برد، این بار هم فرد صالح گفت: خیر است
در همین ایام، روزى صبح از خواب بیدار شدند و دیدند
همه چادرنشین ها اطراف مورد دستبرد و غارت دشمن واقع شده
و همه اموال آنها به غارت رفته و خود نیز به اسارت دشمن
درآمده اند، و در آن بیابان تنها آنها سالم باقى مانده اند
مرد صالح گفت: رازى که ما باقى مانده ایم این بوده که چادرنشینهاى دیگر
داراى سگ و خروس و الاغ بوده اند، و به خاطر سر و صداى آنها شناخته شده اند
ولى ما چون سگ و خروس و الاغ نداشتیم، شناخته نشدیم، پس خیر ما
در هلاکت سگ و خروس و الاغ مان بوده است که سالم مانده ایم
این نتیجه کسى است که همه چیزش را به خدا واگذار مى کند
ایمان قوی داشته باشید و بدانید هر چه رخ میدهد خواست خداوند است
از حضور شما مسروریم
روزیتون شهادت
به ما سر بزنید..
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
زیر سایه مولا عاقبت بخیر باشید
التماس دعای ویژه
سلام
بسیار زیبا بود .
التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج
فرم در حال بارگذاری ...