شيطان را گفتم: «لعنت بر شيطان»! لبخند زد. پرسيدم: «چرا مي خندي؟»
پاسخ داد:«از حماقت تو خنده ام مي گيرد» پرسيدم: «مگر چه كرده ام؟»
گفت: «مرا لعنت مي كني در حالي كه هيچ بدي در حق تو نكرده ام»
با تعجب پرسيدم: «پس چرا زمين مي خورم؟!»
جواب داد: «نفس تو مانند اسبي است كه آن را رام نكرده اي. نفس تو هنوز وحشي است؛
تو را زمين مي زند.»
پرسيدم: «پس تو چه كاره اي؟»
پاسخ داد: «هر وقت سواري آموختي، براي رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواري بياموز
سه چيز در زندگي هيچگاه باز نمي گردند: زمان، کلمات و موقعيت ها.
سه چيز در زندگي هيچگاه نبايد از دست بروند: آرامش، اميد و صداقت.
سه چيز در زندگي هيچگاه قطعي نيستند: رؤياها ، موفقيت و شانس
سه چيز در زندگي از با ارزش ترين ها هستند: عشق، اعتماد به نفس و دوستان
استاد امین نخله( یكی از دانشمندان مسیحی)در خصوص اوج تأثیر كلام علی(ع) می نویسد:
” هر گاه كسی بخواهد بیماری روح وروان خود را درمان كند، باید به گفتار امام علی(ع) در نهج البلاغه روی آورد و راه و روش زندگی را در پرتو این كتاب ارزشمند بیاموزد.”
امام علی (ع) از نگاه دیگران، جمعی از نویسندگان، ص 101.
گنجشکی با عجله و با تمام توان به آتش نزدیک میشد و برمیگشت!
پرسیدند : چه میکنی؟
پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب میکنم و آن را روی آتش میریزم…
گفتند: حجم آتش در مقایسه با آبی که تو میآوری بسیار زیاد است و این آب فایدهای ندارد.
گفت: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما آن هنگام که خدا میپرسد: زمانی که دوستت در آتش میسوخت تو چه کردی؟
پاسخ میدهم: هر آنچه از من بر میآمد!!
…و مظلومیت علی علیه السلام همچنان ادامه دارد…
شیعه دارای 12 امام معصوم می باشد و دشمن هر یک از آنها به عقیده شیعه کافر است .
اهل سنت نیز چهار نفر را به عنوان خلفای راشدین پذیرفتند (که روی همین هم ان قلت هست)اما جالب اینه که دشمنی با اینها در یک حکم نیست، وحتي زکات ندادن به یکی از این خلفاء(ابوبكر) در حکم ارتداد قلمداد میشه و حتی جان و مال و ناموسش نیز مورد تعرض قرار می گیرد(آنچنانکه درباره مالک بن نویره اعمال شد که سرش را بریدند و بازنش همبستر شدند)، اما دشمنی و جنگ با یکی دیگر از این خلفاء(امام علي عليه السلام) و کشتار مسلمانان، نه تنها در حکم ارتداد آن اشخاص قلمداد نمی شود که حتی آن افراد، عزیز، مجتهد، عادل، واجب الاحترام! و … شمرده می شوند و این در حالی است که هیچ حدیثی از پیامبر اسلام نداریم که اگر کسی به ابوبکر زکات نداد، کافر و مرتد است (حتی در کتب خودشان) اما حدیث از پیامبر داریم که خطاب به امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید: «یا علی حربک حربی وسلمک سلمی» که دشمنی با تو یا علی دشمنی با من است، و قطعا دشمن رسول خدا کافر است بالاجماع مسلمین!
البته این به من ربطی نداره اهل سنت میخوان با دشمنان خلفاشون چه معامله ای داشته باشند، فقط میخواستم بگم ما یک چیزی تو جامعه داریم با نام «انصاف»!!
نوشته شده توسط سيد هاشم
پیغمبر اکرم (ص) در قضیه غدیر و در مقابل چشم مسلمانان و دیدگان تاریخ کسى را به عنوان جانشین خود تعیین کرد که به طور کامل از ارزش هاى اسلامى برخوردار بود .
از ماجراى غدیر مى توان فهمید که امیرالمؤمنین در همان چند سال خلافت و حکومت خودشان اولویت اول در نظر مبارکشان استقرار عدل الهى و اسلام است .
در مسأله غدیر حقایق بسیارى نهفته است .
اهمیت عید سعید غدیر به عنوان برترین عید ها به این دلیل است که متضمن ولایت الله وجود مقدس و شخصیت ممتاز امیر مؤمنان على (ع) در قلمرو نفس انسانى و جامعه بشرى به عنوان امام و پیشوا برترین الگو و نمونه است .
منبع: سایت تبیان
از پر گوئی بپرهیز که لغزش فراوان بار آورد و آزردگی تولید کند. امام علی علیه السلام
از حرف ها و کارهای بیهوده بپرهیز، سکوت گاهی زینت انسان است. مهاویر
اگر خاموش باشی تا دیگران لبخندت آرند بهتر از این است که سخن گوئی و خاموشت کنند. سقراط
از مباحثه و مجادله ی غیر واجب و بدون هدف بپرهیزید. جان کایزل
اگر می خواهی عاقل شوی بنشین و گوش کن. ضرب المثل آقریقایی
آسایش آدمی در زندانی کردن زبان است. حضرت محمد صلی الله علیه و آله
ای پسر من! مراقب باش که به خاموشی عادت کنی، من از سکوت هیچگونه نادم نشدم اما بسیار وقت سخن گفتم و پشیمانی بردم. حضرت لقمان حکیم علیه السلام
امام هادی(ع): فروتنی در آن است که با مردم چنان کنی که دوست داری با تو چنان باشند
امام هادی(ع): هرگاه در زمانه ای عدل بیش از ظلم رایج باشد، بدگمانی به دیگری حرام است، مگر آنکه(آدمی) بدی از کسی ببیند
امام هادی(ع): هرگاه در زمانه ای ظلم و ستم بیش از عدالت رواج داشت، تا وقتی که(آدمی) خیری از کسی نبیند،نباید به او خوشبین باشد
امام هادی(ع): از تملق بسیار خودداری کن که، بدگمانی به بار می آورد و اگر برادر مومنت مورد اعتماد تو واقع شد، از تملق او دست بردار و حسن نیت نشان ده
امام هادی(ع): اگر همه مردم مسیری را انتخاب کنند و در آن گام نهند، من به راه کسی که تنها خدا را خالصانه می پرستد،خواهم رفت
امام هادی(ع): هر که تمام دوستی خود را برای تو فراهم آورد، تو نیز تمام طاعت خود را برایش فراهم آور
امام هادی(ع): حکمت اثری در دلهای فاسد نمی گذارد
امام هادی(ع): شب زنده داری خواب را شیرین تر و گرسنگی، غذا را لذت بخش تر می کند
امام هادی(ع): مومن خوبی می کند و می گرید، ولی منافق بدی می کند و می خندد
منبع احادیث: بحارالانوار ج 78-مسند الامام الهادی-تحف العقول-زندگانی امام علی الهادی(ع)
امام علی النقی(ع) پیشوای بزرگ شیعیان و بزرگ خاندان هاشم بود. درآمدهای اسلامی همه به دست او می رسید و می توانست از آن بهره مند شود؛ چرا که حق او بود، ولی به سان پدران خود دوست داشت از حاصل دسترنج خود بهره گیرد و نیازهای زندگی اش را با زحمت خود فراهم آورد. «علی بن حمزه» می گوید: «ابوالحسن(ع) را دیدم که به سختی مشغول کشاورزی است؛ به گونه ای که عرق از سر و رویش جاری است. از ایشان پرسیدم: فدایت شوم! کارگران شما کجایند [که شما این گونه خود را به زحمت انداخته اید]؟
در پاسخ فرمود: ای علی بن حمزه! آن کس که از من و پدرم برتر بود، با بیل زدن در زمین خود روزگار می گذراند. دوباره عرض کردم: منظورتان کیست؟ فرمود: رسول خدا، امیرمؤمنان و همه پدران و خاندانم خودشان کار می کردند. کشاورزی ازجمله کارهای پیامبران، فرستادگان، جانشینان آنها و شایستگان درگاه الهی است».
منبع:من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، بیروت، دارالصعب، بی تا، ج 3، ص 216.
مردي براي اصلاح به آرايشگاه رفت در بين كار گفتگوي جالبي بين آنها در مورد خدا صورت گرفت.
آرايشگر گفت:من باور نميكنم خدا وجود داشته با شد
مشتري پرسيد چرا؟ آرايشگر گفت : كافيست به خيابان بروی و ببيني مگر ميشود با وجود خداي مهربان اينهمه مريضي و درد و رنج وجود داشته باشد؟
مشتري چيزي نگفت و از مغازه بيرون رفت به محض اينكه از آرايشگاه بيرون آمد، مردي را در خيابان ديد با موهاي ژوليده و كثيف با سرعت به آرايشگاه برگشت و به ارايشگر گفت:
“مي داني به نظر من آرايشگر ها هم وجود ندارند”
مرد با تعجب گفت :چرا اين حرف را ميزني؟ من اينجاهستم و همين الان موهاي تو را مرتب كردم.
مشتري با اعتراض گفت: پس چرا كساني مثل آن مرد بيرون از آريشگاه وجود دارند.
آرایشگر گفت: “آرايشگر ها وجود دارند فقط مردم به ما مراجعه نميكنند “
مشتري گفت دقيقا همين است:
خدا وجود دارد فقط مردم به او مراجعه نميكنند! براي همين است كه اينهمه درد و رنج در دنيا وجود دارد
جوانى محضر رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيد و عرض كرد:
يا رسول الله ! خيلى مايلم در راه خدا بجنگم .
حضرت فرمود: در راه خدا جهاد كن ! اگر كشته شوى زنده و جاويد خواهى بود و از نعمتهاى بهشتى بهره مند مى شوى و اگر بميرى ، اجر تو با خداست و چنانچه زنده برگردى ، گناهانت بخشيده شده و همانند روزى كه از مادر متولد شده اى از گناه پاك مى گردى … .
عرض كرد: يا رسول الله ! پدر و مادرم پير شده اند و مى گويند، ما به تو انس گرفته ايم و راضى نيستند من به جبهه بروم .
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: در محضر پدر مادرت باش . سوگند به آفريدگارم ! يك شبانه روز در خدمت پدر و مادر بودن بهتر از يك سال جهاد در جبهه جنگ است.
مسافر تاکسی آهسته روی شونه ی راننده زد چون می خواست ازش یه سؤال بپرسه… راننده جیغ زد, کنترل ماشین رو از دست داد… نزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس… از جدول کنار خیابون بالا رفت… نزدیک بود که چپ کنه… تا اینکه کنار یه مغازه توی پیاده رو متوقف شد… برای چندین ثانیه هیچ حرفی بین راننده و مسافر رد و بدل نشد… سکوت سنگینی حکم فرما بود تا اینکه راننده رو به مسافر کرد و گفت: «هی مرد! دیگه هیچ وقت این کار رو تکرار نکن… من رو تا سر حد مرگ ترسوندی!» مسافر عذر خواهی کرد و گفت: «من نمی دونستم که یه ضربه ی کوچولو این قدر تو رو می ترسونه» راننده جواب داد: «درسته, تقصیر تو نیست چون امروز اولین روزیه که به عنوان یه راننده تاکسی دارم کار می کنم… آخه من 25 سال راننده ماشین حمل جنازه بودم!»
ابان بن محمد از امام جواد (علیه السلام) نقل مىکند که فرمود: در روز عید قربان چیزى با فضیلتتر از پنج چیز نیست:
قربانى کردن،
یا راه رفتن در جهت نیکى به پدر و مادر یا خویشاوندى که قطع رحم کرده تا به او چیزى ببخشد
و آغاز سلام کند،
یا مردى که از بهترین جاى قربانیش به دیگران اطعام کند و بقیه آن را به همسایگان از یتیمان و بیچارگان و بردگان بدهد
و از اسیران دلجویى کند.
منبع: الخصال / ترجمه جعفرى /ج1 /433
حدیث پیامبر اکرم (ص) در مورد روز عرفه :
۱-خداوند در هیچ روزی با اندازه روز عرفه ، بندگان را از آتش دوزخ نمی رهاند.
۲-برخی از گناهان جز در عرفات بخشوده نمی شوند.
۳-گناه کارترین فرد در عرفات کسی است که از آن جا باز گردد در حالی که گمان می برد آمرزیده نخواهد شد.
منبع: سنن الکبرى، ج 5، ص 192.
در مدرسه علمیه فاطمیه(س) گارگاه آموزشی «مروری بر احکام بانوان» ویژه مبلغان برگزار شد.
نرگس قلی¬زاده معاون فرهنگی مدرسه علمیه فاطمیه(س) با اشاره به اینکه تقویت بنیه علمی مبلغان در زمینه فقه، از مهم¬ترین اهداف برگزاری این گارکاه بود، گفت: این دوره به مدت چهار روز، روزی سه و نیم ساعت و با حضور 37 نفر از طلاب فارغ¬التحصیل و فرنگیس صید¬بیگی به عنوان استاد فقه برگزار گردید.
وی با بیان این نکته که حضور در این دوره برای فارغ¬التحصیلان اختیاری بوده، اظهار داشت: درکارگاه احکام بانوان مبحث دماء ثلاثه و احکام پوشش و نگاه در کتاب به صورت مفصل مورد بررسی واقع شد. علاه بر آن درباره موضوعاتی چون چگونگی و نحوه برخورد صحیح مبلغان در هنگام پاسخگویی به پرسش¬کنندگان و شیوه مناسب تبلیغ در حیطه¬ی پوشش اسلامی بانوان به صورت پرسش و پاسخ¬ بحث و گفت¬وگو صورت گرفت.
وی ادامه داد: استاد مربوطه توانایی شرکت¬کنندگان در زمینه پاسخ¬گویی به احکام بانوان را مورد سنجش و گزینش قرار داد و قرار شد کسانی که از توانایی لازم برخوردار هستند، مورد آموزش¬های ویژه برای تبلیغ قرار گیرند.
قلی¬زاده در ادامه گفت: بر اساس فرم¬های نظرسنجی که در پایان دروره به شرکت¬کنندگان ارائه شده، مشخص گردید که اکثریت آنان از این دوره رضایت وافی و کافی را داشته¬اند.
دعای عرفه امام حسین(ع) دربردارنده مطالب فراوانی است که برخی از مهمترین محورهای آن عبارت است از:
شناخت خداوند و بیان صفات الهی و تجدید عهد و پیمان با پروردگار و شناخت پیامبران و تحکیم ارتباط با آنها و توجه به آخرت و اظهار عقیده قلبی.
سیر اندیشه در آفاق جهان و یاد آوری نعمتهای بیکران الهی بر انسان و حمد و سپاس خداوند بر آن ها.
تضرع به درگاه خداوند و اقرار به گناهان و توبه و انابه و درخواست عفو و روی آوردن به صفات پسندیده و اعمال خیر.
درخواست حوایج که با درود و صلوات بر محمد و آل محمد شروع میشود. سپس تقاضای بخشش و نور هدایت و رحمت و برکت و وسعت روزی و پاداش اخروی و…
كَفعَمیّ در حاشیه كتاب دعای «البلدُ الامین»، سیّد حسیب نسیب رضیّ الدّین علیّ بن طاووس قدَّساللهُ روحَه در كتاب «مصباح الزّآئر» آورده است كه:
بِشر و بشیر دو پسر غالِب أسدیّ روایت نمودهاند كه امام حسین بن علیّ بن أبیطالب علیهم السّلام در عصر روز عرفه از چادر خود در سرزمین عرفات بیرون آمد با حالت تذلّل و تخشّع، و آرام آرام آمد تا اینكه وی و جماعتی از اهل بیت وی و پسرانش و غلامانش در حاشیه چپ كوه عرفات جبلُ الرّحمه رو به بیت الله الحرام وقوف نمودند . سپس دو دست خود را مانند مسكینی كه طعام طلبد در برابر صورتش بلند كرد و خواند این دعا را: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَیْسَ لِقَضَآئِهِ دَافِعٌ ـ تا آخر دعاء كه به یَا رَبِّ یَا رَبِّ یَا رَبِّ مختوم میشود ، و فقرات إلَهی أنَا الْفَقیرُ فی غِنایَ تا آخرش در آن موجود نمیباشد .
سیّد ابن طاووس در كتاب «مصباحُ الزّآئر» در بحث زیارت روز عرفه ، روایت بشر و بشیر را كه از قبیله بنیأسد بودهاند به همان طریقی كه ما از حاشیه «البلد الامین» نقل كردیم روایت میكند ، سپس این دعا را طبق مضمون «البلدالامین» روایت كرده است.«بحار الانوار» طبع كمپانی، ج 20 ، بابُ أعمال خصوصِ یومِ عرفة و لیلتِها
این گفتار مجلسی (ره) بود در «بحار الانوار». سپس پس از بیان چند دعای دیگر از سیّد ابن طاووس در روز عرفه ، سیّد میگوید: از دعاهائی كه در روز عرفه شرف صدور یافته است ، دعای مولانا الحسین بن علیّ صلوات الله علیه میباشد: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَیْسَ لِقَضَآئِهِ دَافِعٌ وَ لَا لِعَطَآئِهِ مَانِعٌ.
در اینجا ابن طاووس این دعای مفصّل حضرت را نقل میكند با دنباله آن: إلَهی أنَا الْفَقیرُ فی غِنایَ فَكَیْفَ لَا أكونُ فَقیرًا فی فَقْری ـ تا آخر آن كه به: أمْ كَیْفَ تَغیبُ وَ أنْتَ الرَّقیبُ الْحاضِرُ ، إنَّكَ عَلَی كُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَحْدَهُ پایان مییابد.
سپس مجلسیّ (ره) گوید: » این دعا را كفعمی ایضاً در «البلد الامین» و ابن طاووس در «مصباح الزّآئر» اورده است، ولیكن در آخر این دعا در آن دو كتاب به اندازه تقریبیِ یك ورق موجود نمیباشد؛ و آن از عبارت: إلَهی أنَا الْفَقیرُ فی غِنایَ تا آخر دعا میباشد.
و امّا مرحوم محدّث قمّی پس از نقل این دعا تا یَا رَبِّ یَا رَبِّ آورده است كه: آن حضرت مكرّر میگفت: یَا رَبِّ ، و كسانیكه دور آن حضرت بودند تمام گوش داده بودند به دعای آن حضرت و اكتفا كرده بودند به آمین گفتن. پس صداهایشان بلند شد به گریستن با آن حضرت ، تا آفتاب غروب كرد، و بار كردند و روانه مشعر الحرام شدند.
محدّث قمّی می گوید كه: كفعمی دعای عرفه امام حسین علیه السّلام را در «بلد الامین» تا اینجا نقل فرموده «البلد الامین» شیخ إبراهیم كفعمی، ناشر مكتبه صدوق ـ طهران ، ص 251 تا ص 258
و علاّمه مجلسی در «زادالمعاد «زاد المعاد» علاّمه ملاّ محمّد باقر مجلسی از طبع قدیم با خطّ أحمد تبریزی ، ص 91 تا ص 96 ؛ این دعای شریف را موافق روایت كفعمی ایراد نموده است.
درباره پسران غالب اسد،که در صدر راویان این دعا امده اند باید گفت: آن چه در كتابهای رجالی آمده است، پسران غالب بن بشر اسدی كه ابن اثیر غالبرا از صحابه دانستهاست (1).
برخی بزرگان درمورد بشر بن غالب الاسدی الكوفی چیزی نگفتهاند و عدّهای او را مجهول دانستهاند. در تنقیحالمقال آمدهاست كه: شیخ (ره) او را از اصحاب امام حسین ـ علیه السلام ـ و امام سجاد ـ علیهالسلام ـ دانسته و به دنبال آن آورده: ظاهر این است كه بشر بن غالب الاسدی الكوفی امامی است اما حال او مجهول است (2)در اصول كافی هم از او روایت نقل شده است. برخی او را از اصحاب امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ و اصحاب امام حسین(ع) و امام سجاد(ع) دانسته است (3) و در مورد وثاقت یا عدم وثاقت او ساكت ماندهاست.
در مورد شخصیت بشیر ابن غالب الاسدی الكوفی هم كتابهای رجالی بهطور صریح و محكم سخن نگفتهاند. در موسوعه رجالیه آمده است: بشیر مشترك است بینرجال حدیث؛ ولی هیچ كدام توثیق نشدهاند. همچنین آمده است: از او از امام حسین ـعلیه السلام ـ در كافی روایت نقل شده است. او كسی است كه دعای عرفه را از امامحسین ـ علیه السلام ـ روایت كرده است (4). در جای دیگر آمده: بشیر بن غالب الاسدی الكوفی مجهولٌ(5).عدهای از رجالیون در مورد وثاقت یاعدم وثاقت او سكوت كردهاند و یا نام او را ذكر نكردهاند.
البته برخی از محدثینبزرگوار، یقین به سنداین نیایش ندارند، ولی طبق اصل معروف: «دلالته تغنی عن السند» در این جا جاری است.
یعنی گاهی مفهوم و دلالت و محتوای حدیث به قدری با عظمت و مطابقاصول است كه از سند بینیاز و احتیاجی به آن وجود ندارد. بدیهی است كه نظیر مضامیناین نیایش در عالیترین درجهی حكمت و عرفان اسلامی را جز انبیای عظام و ائمهمعصومین(ع) نمیتوانند بیان نمایند.(6)بیشتر دعاهای موجود، از باب بینظیر بودن در مضامین و معنامورد وثوق قرار میگیرند.
ایه الله جوادی آملی (7) می فرمایند: اشكالی ندارد كه از مضامین و معنای بلند آن درعرصههای اجتماعی و اخلاقی استفاده ببریم(8)و طبق اصل «دلالته تغنی عن السند» از آن بهره ببریم. احادیثشریف نبوی(ص)، نهج البلاغه شریف، صحیفه سجادیه و بسیاری از دعاها چنین سرنوشتیدارند و طبق این اصل دلالت مورد پذیرش قرار میگیرند. بلی در مسایل فقهی و بیان حكمشرعی اثبات سند و سندشناسی بسیار مهم است. تازه در مسایل فقهی هم گاهی روایات مرسلهو غیر معتبر مؤید روایات دیگر قرار میگیرند و از این حیث مورد استناد و استفادهقرار میگیرد. مبناها هم در این راستا مؤثر میباشد و نسبت به هم فرق میكنند. آنچهدر پایان قابل بیان است این است كه درست است كه برخی از محدثین بزرگوار و رجالیونیقین برسند این نیایش ندارند و بر راوی آن اشكال میكنند و لی دلالت آنطوری است كهبوی عصمت میدهد و یك مضمون و دلالت بینظیر این گونه، آن هم در قالب نیایش جز درتوان معصوم(ع) و انبیاء عظام نمی باشد. و وقتی دلالت یك متنی اینقدر محكم و قوی وبلند باشد هم مورد تأیید سایر معصومین(ع) قرار میگیرد و هم عقل برهانی آن را بهمعصوم ـ علیه السلام ـ مستند میكند و به معصوم(ع) نسبت میدهد. ازشیخ محمّد حسین كاشفالغطاءرحمه اللّه در مورد یكى از دعاها مىپرسند، با صراحت پاسخ مىدهد: قوّت متن كاشف از قطعیّت صدور آن از معصوم است، گرچه سندى نداشته باشیمالفردوس الأعلى:ص 76.
اگر طبق اخبارعرض(9)متن دعای عرفه بر قرآن شریفهم عرضه شود، یقیناً با روح قرآن همخوانی دارد و هماهنگ است و مورد تأیید قرآن شریفمیباشد. انتساب این دعا به امام حسین ـ علیه السلام ـ دارای شهرت هم هست. ممكن هم استسند یك حدیث یا متن در دست باشد ولی متن آن اضطراب داشته و با روح قرآن سازگارنباشد و مردود شمرده شود. لیكن مضامین دعای عرفه با روح قرآن و روایات ناسازگار بهنظر نمی رسد.
———————————————–
(1). مامقانی، تنقیح المقال فیعلمالرجال، بیجا، بیتا، ج2، ص365.
(2). همان، ج1، ص174.
(3) . خویی، سیّد ابوالقاسم، معجم الرجال الحدیث، بیروت، الطبعةالثالثة، 1403ق، ج3، ص320.
(4) ترابی، علیاكبر، الموسوعة الرجالیه المیسرة، قم، مؤسسة الامام الصادق(ع)، الطبعةالثالثة، 1424ق، ص62.
(5). جواهری، محمد، المفید من معجم الرجال الحدیث، قم، محلاتی، الطبعة الاولی، 1417ق،ص86ـ88.
(6) جعفری، محمد تقی،نیایش امام حسین(ع) صحرای عرفات، تهران، مؤسسه نشر آثار علّامه، چاپ چهارم، 1382ش،ص29.
(7) . حر عاملی، وسایلالشیعه، ج12، باب 49 و ج1، ص150ـ155
(8) جوادی آملی، عبدالله، خارج فقه ـ مكاسب محرمه، تاریخ 10/8/1380.
(9) وسائل الشیعه،جوان 18، باب 9، از ابواب صفات قاضی، ص 89.
شهيد بزرگوار آيت الله مدني فرمود: من در دو موضوع نسبت به خودم شك كردم. يكي اين كه به من مي گويند: سيد اسدالله! آيا واقعاً من از اولاد پيامبر هستم؟ و ديگر اين كه آيا من لياقت آن را دارم كه در راه خدا شهيد شوم يا نه؟ روزي به حرم حسين ( عليه السّلام) رفتم و در آن جا با ناله و زاري از امام خواستم كه جوابم را بدهد. پس از مدّتي، يك شب امام حسين ( عليه السّلام) را در خواب ديدم كه بالاي سرم آمد و دستي بر سرم كشيد و اين جمله را فرمود:« يا بني انت مقتول» يعني اي فرزندم كشته مي شوي كه جواب دو سؤال من در آن بود، امام فرمود: فرزندم! پس من سيد هستم و ديگر به من بشارت داد كه من شهيد مي شوم.
<< 1 ... 36 37 38 ...39 ...40 41 42 ...43 ...44 45 46 ... 66 >>