« یاد خدا باعث آرامش میگردد. | ارزش نماز اول وقت » |
اساسا در زندگی چه فردی و چه اجتماعی ما انسانها بایستی خدا محور باشیم تا بتوانیم به آرامش دست یابیم. به طور کلی آرامش در پناه یاد خدا به دست میآید یعنی کسانی که از یاد حضرت باری تعالی فاصله گرفتهاند معمولا در زندگی خود مضطرب و نگران به نظر میآیند. بدین جهت است که مؤمن در آغاز راه دارای اضطراب و هراس نفسانی است چنانچه خدای تعالی میفرماید: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إِیماناً وَ عَلی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ یعنی : مؤمنان، تنها کسانی هستند که هر گاه نام خدا برده شود، دلهایشان (از عظمت او) لرزان شود و هر گاه آیات خدا بر آنان تلاوت شود، ایمانشان را میافزاید و تنها بر پروردگارشان توکّل میکنند. در اینجا ذکر خدا برای او که با بازگشتش به خدا مشمول هدایت ویژه الهی میگردد، آرامبخش و سکینتآور است و در جای دیگری میفرماید: الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ به ذکرِ اللَّهِ أَلا بذکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب یعنی : (هدایت شدگان) کسانی هستند که ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد. بدانید که تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد. سرّش آن است که عامل اصلی نگرانی انسان، وحشت از پوچ شدن، سر از شقاوت درآوردن، گرفتار عذاب و نقمت خدا گشتن است. اگر قلبی با یاد خدا انس بگیرد و به این نکته نیز توجه داشته باشد که زمام امور، فقط به دست خداست، از هر گونه نگرانی و تشویش رها میشود و اطمینان و آرامش مییابد. جالب توجه است که در این آیه، ذکر خدا تنها وسیله آرامش و اطمینان معرفی شده است؛ و این خود از ویژگی قابل توجهی برخوردار است. در جای دیگری خدای تعالی دعا را نشانه آرامش بر می شمارد که میفرماید: وَ صَلِّ عَلَیهِم إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُم یعنی : و به آنها (هنگام گرفتن زکات) دعا کن که دعای تو مایه آرامش آنها است و خداوند شنوا و دانا است. یعنی دعای انسان مستجاب الدعوة مایه آرامش قلب میشود، چون تصلیه و دعای انسان کامل چندین اثر دارد: 1. تأثیر تکوینی، زیرا مظهر اسم اعظم خداست؛ و باعث میشود تکوینا در درون انسان یک آرامش و امنیت شدیدی حاکم شود. 2. تأثیر روانی و اجتماعی، زیرا جامعه معطوف پذیرای چنین سنّت و ادبی است. 3. تأثیر تشریعی، زیرا اسوهٴ مردم است. در این زمینه استاد بزرگوار آیه الله جوادی آملی در بحث تفسیری خویش؛ بیان لطیفی دارند که میفرمایند: مؤمن موحّد خود را در پناه ذات اقدس علیم، قادر، بصیر و خبیر میبیند و قلبش با یاد او آرامش مییابد؛ امّا کافر نمیداند کارش را به که وا میگذارد، از این رو به شانس، بخت، اقبال و مانند آن روی میآورد و همواره در اضطراب به سر میبرد. کافران چون به مبدأ آفرینش اعتقاد ندارند، نقش قضا و قدر را در کارها نادیده میانگارند و با تکیه به اندیشه بشری به تدبیر امور خویش میپردازند و آنگاه که ناتوان میشوند، به شانس و بخت و تصادفْ رو میآورند و خلأ ناشی از بی اعتقادی به مبدأ را با خرافات و توهمات پر میکنند (13) همچنین در حالات ائمّه اطهار (علیهمالسلام) آمده است که هنگام ورود به نماز و گفتن تکبیرة الاحرام، اعضایشان از شدّت ترس میلرزید؛ امّا در سجده بر اثر ارتباط و انس بیشتر آرامش مییافتند. (14) توجه به این نکته نیز خالی از لطف نیست که مراد از سکینه در نوع کاربردهای قرآن کریم آرامش و طمأنینهایمانی است؛ به ویژه در جبهه نبرد که شبهات و شهوات به رزمندگان هجوم میآورند، خداوند آن را بر قلب مؤمنان فرو میفرستد تا اضطراب آنان را به آرامش بدل سازد همان گونه که خدای تبارک و تعالی در این زمینه میفرماید: هُوَ الَّذی أنزَلَ السَّکینَةَ فی قُلوبِ المُؤمِنینَ لِیَزدادوا ایماناً مَعَ إیمانِهِم ولِلّهِ جُنودُ السَّماواتِ والأرضِ وکانَ اللهُ عَلیماً حَکیمایعنی: او کسی است که سکینه و آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان افزوده شود، لشکر آسمانها و زمین از آن خدا است، و خداوند دانا و حکیم است. به تعبیر مرحوم شهید بزرگوار مطهری که فرمودند: تمدن در حدود زیادی در عین اینکه نظم ایجاد کرده و کارها را آسان کرده، آزادی و راحتی را گرفته است، به جهت آنکه کار و فکر زیاد بر بشر تحمیل کرده است به طوری که اینهمه کار و فکر روح را و اعصاب را فشرده و خرد میکند. این همه بیماریهای عصبی، خودکشیها، جنونها به واسطه عدم آرامش روحی و به اصطلاح حوصله سررفتنهاست. انسان مقدار معینی طاقت [دارد] سر و صدا بشنود، اخبار هیجانآور و محرک بشنود، تیترهای درشت در روزنامهها ببیند، مناظر غیر مترقبه مشاهده کند. از این نظر در عصر ما احتیاج دارد به موجبات آسایش روحی و فرار از موجبات اضطراب، خصوصاً اگر چیزی باشد که به اعصاب طبعاً آرامش ببخشد نظیر موعظه بلیغی که میشنود و از همین قبیل است توجه و تذکر خدا و خلوت قلبی با او. اعراض از خدا عرصه را بر آدمی تنگ میکند: وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمی یعنی : و هر کس از یاد من رویگردان شود زندگی تنگ (و سختی) خواهد داشت، و روز قیامت او را نابینا محشور میکنیم.
برگرفته از مقاله«آرامش در زندگی از منظر اسلام»،نویسنده: سید علی حسینی قورتانی
فرم در حال بارگذاری ...