« زلزله دلخراش آذر بایجان | ورزش پشت میزکار » |
چیست دلچسب ترین نعمت این شهر الله ؟
.
یک سحر ، وقت اذان ، صحن اباعبدالله
..
با سلام بسیار زیبا بود
یاحبیب الباکین
انگار همین دیروز بود
خانه پیرزن ته کوچه
پشت یک تیر برق چوبی بود
پشت فریاد های گل کوچک
واقعا روزهای خوبی بود
پیرزن هر دوشنبه بعد از ظهر
منتظر بود در زدن ها را
دم در می نشست و با لبخند
جفت می کرد آمدن ها را
روضه خوان محله می آمد
میرزا با دوچرخه آهسته
مثل هر هفته باز خیلی دیر
مثل هر هفته سینه اش خسته
“ای شه تشنه لب سلام علیک”
ای شه تشنه لب…چه آوازی
زیر و بم های گوشه ء دشتی
شعرهای وصال شیرازی
می نشستیم گوشهء مجلس
با همان شور و اشتیاقی که…
چقدر خوب یاد من مانده
در و دیوار آن اتاقی که -
یک طرف جملهء"خوش آمده اید
به عزای حسین"بر دیوار
آن طرف عکس کعبه می گردد
دور تا دور این اتاق انگار
گوشه گوشه چه محشری برپاست
توی این خانهء چهل متری
گوش کن! دم گرفته با گریه
به سر و سینه می زند کتری
عطر پر رنگ چایی روضه
زیر و رو کرده خانهء اورا
چقدر ناگهان هوس کردم
طعم آن چای قند پهلو را
تا که یک روز در حوالی مهر
روی آن برگ های رنگا رنگ
با تمام وجود راهی کرد
پسری را که برنگشت از جنگ
هی دوشنبه دوشنبه رد شد و باز
پستچی نامه از عزیز نداشت
کاشکی آن دوشنبهء آخر
روضهء میرزا گریز نداشت
پیرزن قطره قطره باران شد
کمی از خاک کربلا در مشت
السلام و علیک گفت و سپس
روضهء قتلگاه اورا کشت
تاهمیشه نمی برم از یاد
روضهء آن سپید گیسو را
سالیانی است آرزو دارم
کربلای نرفتهء او را
حمیدرضا برقعه ای
یا علی علیه السلام
امام باقر علیه السلام:
اِنّ الحُسَينَ صاحِبَ كَربَلا قُتِلَ مَظلوما، مَكروبا عَطشانا، لَهفانا فآلَى اللّهُ عَزَّوَجلّ عَلى نَفسِهِ اَن لا ياتيَهُ لَهفانٌ و لا مَكروبٌ و لا مُذنِبٌ و لا مَغمومٌ و لا عَطشانٌ و لا مَن بِهِ عاهَةٌ ثُمَّ دَعا عِندَهُ و تَقَرَّبَ بِالحُسَينِ بنِ عَلىٍّ علیه السلام اِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ إلاّ نَفَّسَ اللّهُ كُربَتَهُ وَ اَعطاهُ مَسأَلَتَهُ و غَفَرَ ذَنبَهُ وَ مَدَّ فى عُمُرِهِ وَ بَسَطَ فى رِزقِهِ فَاعتَبِروا يا اُولـِى الاَبصار؛
حسين، بزرگ مرد كربلا، مظلوم و رنجيده خاطر و لب تشنه و مصيبتزده به شهادت رسيد. پس خداوند، به ذات خود، قسم ياد كرد كه هيچ مصيبتزده و رنجيده خاطر و گنهكار و اندوهناك و تشنه اى و هيچ بَلا ديده اى به خدا روى نمىآورد و نزد قبر حسين علیه السلام دعا نمىكند و آن حضرت را به درگاه خدا شفيع نمىسازد، مگر اينكه خداوند، اندوهش را برطرف و حاجاتش را برآورده مىكند و گناهش را مىبخشد و عمرش را طولانى و روزىاش را گسترده مىسازد. پس اى اهل بينش، درس بگيريد!
بحارالأنوار، ج 101، ص 46، ح 5
فرم در حال بارگذاری ...