سامانه وبلاگ مدارس
  • خانه
  • تماس
  • ورود
  • آمار

  • امروز: 342
  • دیروز: 37
  • 7 روز قبل: 277
  • 1 ماه قبل: 1855
  • کل بازدیدها: 152329
 
« عقوبت دنیوی چند گناهگناه و معصیت، لذت عبادت و نماز را کاهش می دهد »

 

یک نفر كه به كار زشتی عادت كرده و دست‌بردار نیست و مردم هم از آن آگاهند اگر یك زمانی در شرایط سخت اظهار ندامت می کند و یک شبه عابد می شود !ولی مردم حرف اورا باور نمی‌كنند و این مثل را می‌گویند: “توبه گرگ مرگ است ” این ضرب المثل داستان زندگی اینگونه افراد است که پیوسته توبه می کنند و توبه می شکنند تنها مرگ مددیار آنهاست.
می گویند گرگ پیری بود كه در دوران زندگیش حیوانات و جانوران و پرندگان زیادی را خورده بود و به دیگران هم زیان روحی فراوان رسانده بود. روزی تصمیم گرفت برای اینكه خداوند از اعمال گذشته‌اش چشم‌پوشی كند و او را ببخشد به حج برود و توبه كند.
به قصد حج راه افتاد، در راه گرسنه شد، به اطرافش نگاه كرد الاغی را دید كه در مزرعه ای می‌چرید، پیش الاغ رفت و گفت: «می‌خواهم به حج برم و توبه كنم، اما حالا خیلی گرسنه‌ام ازت‌ می‌خوام كه در این ثواب با من شریك بشی!» الاغ گفت: «از دست من چه كاری برمیاد؟» گرگ گفت: «اگه خودت را قربانی این راه بكنی من هم می‌تونم از گوشت تو سیر بشم و از گرسنگی نجات پیدا كنم، هم دیگران از گوشت تو می‌خورند و سیر می‌شوند و این كار ثواب زیادی داره و خداوند هم گناهت را می‌بخشد».
الاغ برای نجات جان خودش به فكر حیله افتاد و رو به گرگ كرد و گفت: «عمو گرگ! من آماده‌ام كه در این كار خیر شركت كنم و خودم را قربانی كنم اما دردی دارم كه سال‌های درازی است زجرم میده از تو می‌خوام دردم را چاره كنی، بعد مرا قربانی كنی» گرگ جواب داد: «دردت چیه؟ حتماً چاره‌اش می‌كنم، اگه هم نتونستم پیش عمو روباه میرم تا درد ترا علاج كنه»الاغ گفت: «چه بگم چند سال قبل پیش یك نعلبند نادان رفتم كه سم‌هایم را نعل بزنه اما نعلبند نادان نعل را اشتباهی روی گوشت پام زد و این درد از آن روز مرا زجر میده، ترا به خدا بیا نزدیك زخم‌هام را نگاه كن!»
گرگ گفت: «بذار نگاه كنم» الاغ پاش را بلند كرد در همین حال كه گرگ می‌خواست زخم پای الاغ را ببیند، الاغ از فرصت استفاده كرد و چنان لگد محكمی به سر گرگه زد كه مغزش بیرون ریخت. گرگ كه داشت می‌مرد به خودش می‌گفت: «آخر گرگ پدرسگ! پدرت نعلبند بود، مادرت نعلبند بود، ترا چه به نعلبندی؟!» الاغ هم از خوشحالی نمی‌دانست چكار كند، هی می‌رقصید و به گرگ می‌گفت: “توبه گرگ مرگه"!

★.¸¸.•*´’*•.¸★★¸.•¨ پسند و داغ یادت نره ‘*•.¸★★¸.•¨’*•.¸★
http://www.cloob.com/cdf/iran


موضوعات: دلکوبه
   شنبه 18 اردیبهشت 1395
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو] 

مطلب خوبی بود

1395/02/18 @ 22:13


فرم در حال بارگذاری ...

اوقات شرعی
پخش زنده اماکن متبرکه
دانشنامه سوره های قران
سوره قرآن
تدبر در قرآن
دانشنامه مهدویت
دانشنامه عاشورا
احادیث موضوعی
وصیتنامه شهدا
 
مداحی های محرم