« ۱۰ قدم به سمت خوشاخلاق شدن | طمع نجس ترین چیز است... » |
یکی از دانشجویان دکتر حسابی به ایشان گفت : شما سه ترم است که مرا از این درس می اندازید. من که نمی خواهم موشک هوا کنم . می خواهم در روستایمان معلم شوم .
دکتر جواب داد : تو اگر نخواهی موشک هواکنی و فقط بخواهی معلم شوی قبول ، ولی تو نمی توانی به من تضمین بدهی که یکی از شاگردان تو در روستا ، نخواهد موشک هوا کند .
دل من لک زده تا کنج حرم گریه کنم
دو قدم شعر بخوانم،دو قدم گریه کنم
بروم سمت ضریحی که قرارم آنجاست
برسم پیش نگارم،برسم گریه کنم
میلاد حضرت امام رضا تبریک عرض می کنم
باسلام و احترام
مطلب خوبی بود
به نکتهی خوبی اشاره کردهاید
موفق ومویدباشید.
فرم در حال بارگذاری ...