« علی را دوست بدارید | اعتکاف از نگاه رهبر » |
به نظر میرسد وجود برخی سؤالات و ابهامها پیرامون اعتکاف نیز در کم رنگ شدن این سنت اسلامی بیتأثیر نبوده است. باید برای مردم روشن شود که اعتکاف با حس مسئولیت اجتماعی تنافی ندارد، و اینکه اعتکاف اتلاف بیهوده وقت نیست و در کنار آن میتوان به مطالعه، تحصیل علم و دانش و انجام کارهای مباح پرداخت.
از جمله پرسشهایی که برای مدیران و مسئولان مطرح است، این است که در موارد ضرورت برای انجام برخی کارها، آیا میتوانند از محل اعتکاف خارج شوند یا نه؟
اولاً: باید گفت تا داخل روز سوم نشده اعتکاف واجب نیست و اگر مشکلی پیش آمد، میتواند اعتکاف را بهم بزند، و حتی میتواند از اول به گونهای نیت کند که هر وقت خواست ـ حتی روز سوم ـ از حالت اعتکاف خارج شود
و ثانیاً: مواردی برای خروج از مسجد استثنا شده است، مانند: گواهی دادن در دادگاه، تشییع جنازه، نماز جماعت. و برای انجام سایر کارهای ضروری عرفی یا شرعی، خواه واجب باشد یا مستحب، مربوط به امور دنیوی باشد یا اخروی، ولی مصلحتی در آن نهفته باشد، میتوان خارج شد.
ممکن است اطلاق این فتوا شامل برخی کارهای ضروری اداری نیز بشود. مرحوم صاحب وسائل شش روایت را نقل نموده که معتکف نمیتواند از محل اعتکاف خارج شود: «إِلاّ لِحاجَةٍ لابُدَّ مِنْها؛ مگر برای کاری که ناچار از انجام آن است».]ری نمیشود و آیا برای انجام حاجات مردم میتوان از مسجد خارج شد؟
روایتی را به عنوان حسن ختام نقل میکنیم، شاید بتواند راهگشا باشد. میمون بن مهران میگوید: در نزد حسن بن علی ـ علیه السلام ـ [در مسجد در حال اعتکاف] نشسته بودم که مردی بر او وارد شد، عرض کرد: یابن رسول الله! فلانی از من مالی طلب دارد و میخواهد مرا در مقابل مالش حبس کند. حضرت فرمود: به خدا قسم مالی نزدم نیست تا قرضت را بپردازم. عرض کرد: [لااقل] با او صحبت کنید [شاید مهلت دهد]. راوی میگوید حضرت امام حسن نعلین خود را پوشید ]و با او راه افتاد]. پس به او عرض کردم: آیا اعتکافت را فراموش کردی؟
حضرت فرمود: «لَمْ أنْسِ وَلکِنّی سَمِعْتُ اَبی یُحَدِّثُ عَنْ جَدّی رَسُولِ الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ اِنَّهُ قالَ: مَنْ سَعی فی حاجَةِ أخیهِ الْمُسْلِمِ فَکَأنَّما عَبَدَ اللهَ عَزَّوَجَلَّ تِسْعَةَ آلاف سَنَة صائِماً نَهارَهُ، قائِماً لَیْلَهُ؛ نه، فراموش نکردم، ولی از پدرم شنیدم که از جدم رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل نمود که آن حضرت فرمود: کسی که در [برآوردن] حاجت برادر مسلمانش تلاش کند، پس گویا خدای عزیز و جلیل را نه هزار سال، در حالی که روزها روزه دارد، و شبها در حال نماز بیدار است، پرستش کرده است.»
از روایت فوق استفاده نمیشود که حضرت اعتکافش را باطل نمود، بلکه ظاهر (والله العالم) این است که با حفظ اعتکاف، در پی حاجت آن شخص رفت. اگر این مطلب تمام باشد، به خوبی میتوان نتیجه گرفت که میشود برای برآوردن حاجات مردم بیرون رفت و با انجام آن با سرعت دوباره برگشت. مخصوصاً اگر این روایت را در کنار شش روایت قبلی _ که مورد اشاره قرار گرفت _ قرار دهیم، به خوبی میتوان گفت که یکی از موارد حاجت، قضای حاجت مؤمنان است، مخصوصاً در مواردی که لازم و حیاتی شمرده میشود.
منبع:سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، قم، مؤسسه اسماعیلیان، 1412، ج2، ص 85، مسئله 40.
فرم در حال بارگذاری ...