سامانه وبلاگ مدارس
  • خانه
  • تماس
  • ورود
  • آمار

  • امروز: 257
  • دیروز: 121
  • 7 روز قبل: 306
  • 1 ماه قبل: 1748
  • کل بازدیدها: 130331
 
« فرازی از وصيت‌ نامه­ شهیدمحسن قاسمی از ایلامنماز در کلام شیخ رجبعلی خیاط »

خداوند متعال در قرآن كريم ميفرمايد: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ»[1]

 هر گاه بعد از علم و دانشى كه (در باره مسيح) به تو رسيده، (باز) كسانى با تو به محاجه و ستيز برخيزند، به آنها بگو؛ بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود، آن گاه مباهله كنيم، و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.

 معناي مباهله

مباهله در اصل از ماده «بهل»، (بر وزن اهل) به معنى رها كردن و قيد و بند را از چيزى برداشتن است، و از نظر مفهوم متداول كه از آيه فوق گرفته شده، به معنى نفرين كردن دو نفر به يكديگر است، بدين ترتيب كه افرادى كه با هم گفتگو در باره يك مساله مهم مذهبى دارند در يك جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع كنند و از او بخواهند كه دروغگو را رسوا سازد و مجازات كند.

شان نزول آيه

 اين آيه و آيات قبل از آن در باره هيات نجرانى است كه آنها خدمت پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم، رسيدند و عرض كردند: آيا هرگز ديده‏اى فرزندى بدون پدر متولد شود، در اين هنگام آيه‌ «إِنَّ مَثَلَ عِيسى‏ عِنْدَ اللَّهِ …» نازل شد و هنگامى كه پيامبر ص آنها را به مباهله دعوت كرد. آنها تا فرداى آن روز از حضرتش مهلت خواستند و پس از مراجعه، به‏ شخصيتهاى نجران، اسقف (روحانى بزرگشان) به آنها گفت:«شما فردا به محمد صلي الله عليه وآله وسلم، نگاه كنيد، اگر با فرزندان و خانواده‏اش براى مباهله آمد، از مباهله با او بترسيد، و اگر با يارانش آمد با او مباهله كنيد، زيرا چيزى در بساط ندارد، فردا كه شد پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم، آمد در حالى كه دست على بن ابى طالب عليه السلام، را گرفته بود و حسن و حسين ع در پيش روى او راه مى‏رفتند و فاطمه سلام الله عليها، پشت سرش بود، نصارى نيز بيرون آمدند در حالى كه اسقف آنها پيشاپيششان بود هنگامى كه نگاه كرد، پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم، با آن چند نفر آمدند، در باره آنها سؤال كرد به او گفتند: اين پسر عمو و داماد او و محبوب‏ترين خلق خدا نزد او است و اين دو پسر، فرزندان دختر او از على عليه السلام، هستند و آن بانو دخترش فاطمه سلام الله عليها، است كه عزيزترين مردم نزد او، و نزديك‏ترين افراد به قلب او است …

سيد كه يكي از اعضاي هيئت نجراني است، به اسقف گفت:«براى مباهله قدم پيش گذار».اسقف گفت: نه، من مردى را مى‏بينم كه نسبت به مباهله با كمال جرأت اقدام مى‏كند و من مى‏ترسم راستگو باشد، و اگر راستگو باشد، به خدا يك سال بر ما نمى‏گذرد در حالى كه در تمام دنيا يك نصرانى كه آب بنوشد وجود نداشته باشد.

اسقف به پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم، عرض كرد:« اى ابو القاسم! ما با تو مباهله نمى‏كنيم بلكه مصالحه مى‏كنيم، با ما مصالحه كن، پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم، با آنها مصالحه كرد.

و در روايت ديگري آمده است اسقف مسيحيان به آنها گفت:« من صورتهايى را مى‏بينم كه اگر از خداوند تقاضا كنند كوه‏ها را از جا بركند چنين خواهد كرد هرگز با آنها مباهله نكنيد كه هلاك خواهيد شد، و يك نصرانى تا روز قيامت بر صفحه زمين نخواهد ماند[2]

 دعوت به مباهله يك دليل روشن بر حقانيت پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم‏

در آيه فوق خداوند به پيامبر خود دستور مى‏دهد كه هر گاه پس از استدلالات روشن پيشين كسى در باره عيسى با تو گفتگو كند، و به جدال برخيزد، به او پيشنهاد «مباهله» كن كه فرزندان و زنان خود را بياورد و تو هم فرزندان و زنان خود را دعوت كن و دعا كنيد تا خداوند دروغگو را رسوا سازد.

در روايات اسلامى وارد شده هنگامى كه پاى مباهله به ميان آمد نمايندگان مسيحيان نجران از پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم، مهلت خواستند تا در اين باره بينديشند، و با بزرگان خود به شور بنشينند، نتيجه مشاوره آنها كه از يك نكته روان‏شناسى سرچشمه مى‏گرفت، اين بود كه به نفرات خود دستور دادند اگر مشاهده كرديد محمد با سر و صدا و جمعيت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله كنيد و نترسيد، زيرا حقيقتى در كار او نيست كه متوسل به جار و جنجال شده است، و اگر با نفرات بسيار محدودى از خاصان نزديك و فرزندان خردسالش به ميعادگاه آمد بدانيد كه او پيامبر خداست و از مباهله با او به پرهيزيد كه خطرناك است! آنها طبق قرار قبلى به ميعادگاه رفتند ناگاه ديدند كه پيامبر فرزندانش حسن و حسين عليهما السلام، را در پيش رو دارد، و على عليه السلام، و فاطمه عليها السلام، همراه او هستند و به آنها سفارش مى‏كند هر گاه من دعا كردم شما «آمين» بگوييد، مسيحيان هنگامى كه اين صحنه را مشاهده كردند سخت به وحشت افتادند، و از اقدام به مباهله خوددارى كرده، حاضر به «مصالحه» شدند و به شرايط «ذمه» و پرداختن ماليات (جزيه) تن در دادند.

 مباهله سند زنده‏اى براى عظمت اهل بيت عليهم السلام

مفسران و محدثان شيعه و غالب مفسران اهل تسنن تصريح كرده‏اند كه آيه مباهله در حق اهل بيت پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم، نازل شده است و پيامبر تنها كسانى را كه همراه خود به ميعادگاه برد،فرزندانش حسن و حسين عليهما السلام، و دخترش فاطمه سلام الله عليها و على عليه السلام، بودند، بنا بر اين منظور از «ابناءنا» در آيه منحصراً «حسن و حسين»عليهما السلام، هستند، همانطور كه منظور از «نساءنا» فاطمه سلام الله عليها، و منظور از «انفسنا» تنها على عليه السلام، بوده است و احاديث فراوانى در اين زمينه نقل شده است.

قاضى نور اللَّه شوشترى در جلد سوم از كتاب نفيس «احقاق الحق» مى‏گويد:« مفسران در اين مسئله اتفاق نظر دارند كه «ابناءنا» در آيه فوق اشاره به حسن و حسين عليهما السلام، و «نساءنا» اشاره به فاطمه عليها السلام، و «انفسنا» اشاره به  علي عليه السلام است.

سپس (در پاورقى كتاب مزبور) در حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت ذكر شده‏اند كه تصريح نموده‏اند آيه مباهله در باره اهل بيت عليهم السلام، نازل شده است، و نام آنها و مشخصات كتب آنها از صفحه 46 تا 76، مشروحا آورده شده است.

زمخشري نويسنده تفسير «كشاف» كه از بزرگان اهل تسنن است در ذيل آيه مى‏گويد:«اين آيه قوى‏ترين دليلى است كه فضيلت اهل كساء را ثابت مى‏كند».

در كتاب «غاية المرام» از صحيح مسلم در باب «فضائل علي بن ابي طالب» نقل شده است كه؛ روزي معاويه به سعد بن ابي وقاص گفت؛ چرا ابو تراب (علي عليه السلام) را سب و دشنام نمي‌گويي؟ گفت؛ از آن وقت كه به ياد سه چيز كه پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم، در باره علي عليه السلام، فرموده افتادم از اين كار صرف نظر كردم…(يكي از آنها اين بود كه)،هنگامى كه آيه مباهله نازل گرديد پيغمبر صلي الله عليه وآله وسلم،تنها از فاطمه و حسن و حسين و على عليه السلام، دعوت كرد، و سپس فرمود:«اللهم هؤلاء اهلى»،خدايا! اينها خاصان نزديك من‏اند…

خلاصه؛ مفسران و محدثان و مورخان شيعه عموما اتفاق نظر دارند كه اين آية مباركه در بارة اهل بيت علهم السلام، نازل شده است، و در تفسير «نور الثقلين» روايات فراواني در اين زمينه نقل شده است.[3]

[1] . سورة آل عمران، آيه 61.

[2] . مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏2، ص 762.

[3] . تلخيص شده از تفسيرنمونه، ج2، ص 578.


موضوعات: دلکوبه
   دوشنبه 5 مهر 1395


فرم در حال بارگذاری ...

اوقات شرعی
پخش زنده اماکن متبرکه
دانشنامه سوره های قران
سوره قرآن
تدبر در قرآن
دانشنامه مهدویت
دانشنامه عاشورا
احادیث موضوعی
وصیتنامه شهدا