حالات نماز:
۱-ایستادن در نماز:
ایستادن در نماز، باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات ارادی است را تقویت می کند. این عمل باعث می شود تا فرد با صرف کمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات بعدی بپردازد.
وقتی چشمها در حالت نماز ثابت می ماند، جریان فکر هم خود به خود آرام شده و در نتیجه تمرکز فکر افزایش می یابد. ثابت ماندن چشم باعث بهبود ضعف و نواقصی چون نزدیک بینی می شود و به لحاظ روانی باعث افزایش مقاومت عصبی فرد شده و بی خوابی و افکار نا آرام را از انسان دور می کند.
۲- رکوع در نماز:
تقویت ماهیچه های شکم، حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبوست مزمن، سوء هاضمه و بی اشتهایی از خواص رکوع در نماز است.کارشناسان می گویند در حالت رکوع ماهیچه های اطراف ستون مهره ها منبسط می شود که در تعادل و آرام کردن سمپاتیک موثر است.مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیز باعث تقویت عظلات صورت، گردن، ساق پا و رانها می شود و به این ترتیب به جریان خون در قسمتهای مختلف بدن سرعت می بخشد. تنظیم متابولیسم بدن، فراهم نمودن زمینه از بین رفتن اکثر بیماریها از بدن، کمک به افزایش حالت استواری و استحکام مغز از دیگر خواص رکوع در نماز است.
امام جوان! درود بر لحظههای شفافی که با تو خواهند بود و مسیری که از عطر کلمات مقدست سرمست میشود؛ از 195 تا 220 هجری قمری!
درود بر دانایی متجلی در بزرگ و کوچک اهلبیت رسول صلیاللهعلیهوآله.
سلام بر این نور واحد که بی تغییر، در کالبد دوازده پیکر مطهر جاری شد!
تکلم کن تا تاریخ، دوباره از شگفتی، مات بماند.
- چگونه کودکی هشت ساله، اینچنین تمام ذرات را متبرک میکند و تمام تفسیر کتاب آسمانی در قلب او متلاطم است؟
تکلم کن، تا یحیی بنذکریا متولد شود؛ با شباهتی بیهمتا با جوادالائمه علیهالسلام؛
«یَا یَحیی خُذِ الکِتابَ بِقُوَّهٍ و آتَیناهُ الحُکمَ صَبِیاً».
تقسیم
به خدا گفتم بیا دنیا رو قسمت کنیم! آسمون واسه من، ابراش مال تو، دریا مال من، موج هاش مال تو، ماه برای من، خورشید برای تو،
خدا خندید و گفت: تو بندگی کن، همه دنیا مال تو، … من هم مال تو!
“Let’s divide the world up!” I told God “The sky for me, its clouds for you The sea for me, its waves for you The Moon for me, the Sun for you,
God smiled down and said: You be mine… then the whole world for you and… I’ll be for you!
تغییر
کشیشی هنگام مردن گفته بود وقتی بچه بودم دلم می خواست دنیا رو عوض کنم.بعد فکر کردم دنیا خیلی بزرگه و باید کشورم رو عوض کنم.توی نوجوانی به خودم گفتم کشورم هم زیادی بزرگه و باید کاری واسه تغییر شهرم بکنم.
جوان که شدم فکر کردم شهرم هم زیادی گنده است و باید محله ام رو دگرگون کنم.به میانسالی که رسیدم تصمیم گرفتم از خانواده ام شروع کنم.و حالا در واپسین لحظه های عمر می بینم که باید از همون اول از خودم شروع می کردم.
و اگه این کار رو کرده بودم تا حالا تونسته بودم به سهم خودم ؛ خانواده ام ، محله ام ، شهرم ، کشورم و جهان رو تغییر بدم. عزیز دلم نکنه بخوایم بجای خودمون ، دیگران رو تغییر بدیم.نکنه بجای گرفتن آینه به سمت خودمون ، همش ذره بینی به سمت دیگران بگیریم.نکنه بخوایم همه چیز و همه کس عوض بشن و خودمون تکون کوچکی هم نخوریم.
نکنه گمون کنیم تحول یعنی عوض کردن دیگران. نه ، باید بدونیم قطعا با عوض کردن خودمونه که دنیای پیرامون ما هم عوض می شه. [1]
پی نوشت :
[1] . نرم افزار شوخ طبعی ها و حکایات طلبگی، سایت اسک دین دات کام.
امید و تلاش
عمر عقاب از همه پرندگان نوع خود درازتر است، عقاب مي تواند تا 70 سال زندگي کند، ولي براي اينکه به اين سن برسد بايد تصميم دشواري بگيرد. زمانيکه عقاب به 40 سالگي مي رسد:چنگالهاي بلند و انعطاف پذيرش ديگر نمي توانند طعمه گرفته را نگاه دارند. نوک بلند و تيزش خميده و کند مي شود و شهبال هاي کهن سالش بر اثر کلفت شدن پرها به سينه اش مي چسبند و پرواز براي عقاب دشوار مي گردد. در اين هنگام عقاب تنها دو گزينه در پيش روي دارد:
-يابايد بميرد(بترسد و کاري نکند)
-يا آن که فرايند دردناکي را که 150 روز به درازا مي کشد پذيرا گردد(بترسد ولي…. اقدام کند)
براي گذرانيدن اين فرآيند عقاب بايد به نوک کوهي که در آن جا آشيانه دارد پرواز کند. در آنجا عقاب نوکش را آن قدر به سنگ مي کوبد تا نوکش از جاي کنده شود. پس از کنده شدن نوکش، عقاب بايد صبر کند تا نوک تازه اي در جاي نوک کهنه رشد کند ، سپس بايد چنگالهاي پيشين را از جاي برکند. زمانيکه به جاي چنگال هاي کنده شده ، چنگالهاي تازه اي در آيند. آن وقت عقاب شروع به کندن همه پرهاي قديمي اش مي کند.. سرانجام ، پس از 5 ماه عقاب پروازي را که تولد دوباره نام دارد آغاز کرده ….. و 30 سال ديگر زندگي ميکند.چرا این دگرگونی ضروری است ؟ فرار از زندگی مرغی بیشتر وقتها برای بقا، ما باید فرایند دگرگونی را آغاز کنیم . گاهی وقت ها باید از خاطرات قدیمی، عادت های کهنه و سنت های گذشته رها شویم. تنها زمانی که از سنگینی بارهای گذشته آزاد شویم میتوانیم از فرصت های زمان حال بهره مند گردیم. [1]
پی نوشت :
[1] . نرم افزار نیش ها و نوش ها، سایت اسک دین
راز هوش حيواناتى چون بز كوهى ، روباه و دلفين
اى مفضل! در هوش حيوانات انديشه كن و بنگر كه خداوند جل و علا چگونه از سر لطف و رحمت و براى آنكه حيوانات بى عقل و انديشه از نعمتى محروم نگردند در سرشت آنها هوش و كياست نهاد؟
نوعى بز نر كوهى از مارها تغذيه مى كند بر اثر آن، تشنگى سختى مى يابد. از هراس آن كه مبادا سمّ در جانش منتشر شود و او را هلاك گرداند، بر كرانه آب مى ايستد، بسيار ناله مى زند و صدا مى كند ولى ذره اى از آن نمى نوشد؛ زيرا اگر بنوشد به زودى هلاك مى گردد. بنگر كه سرشت اين حيوان چگونه آفريده شده كه از هراس زيان نوشيدن آب، آن تشنگى شديد را بر خود هموار مى سازد؟ براستى كه حتى انسان انديشمند و عاقل نيز غالبا در چنين زمانى تحمل و خويشتن دارى نمى تواند.
روباه نيز هنگامى كه گرسنگى شديد بر او غالب مى آيد، به پشت مى خوابد. شكمش را باد مى كند تا پرنده اى مرده اش بپندارد. وقتى كه بر آن نشست روباه بر آن مى جهد، به چنگش مى آورد و آن را مى خورد. جز آن كسى كه اين گونه و از راه اين حيله متكفل روزى روباه شده چه كسى روباه بى عقل و انديشه را بر اين نيرنگ يارى داده است؟ همچنين از آنجا كه روباه از آن صولت و قدرت و توان حمله ورى ديگر درندگان برخوردار نيست به او هوش و ذكاوت داده شده تا از راه نيرنگ و فريب زندگى كند.
دلفين هم كه پرنده شكار مى كند، هنگامى كه در ميان آب است، نيرنگ او براى شكار اين گونه است: يك ماهى را مى گيرد، مى كشد و آن را بر روى آب مى نهد تا بر آب بماند. آنگاه در زير آن مخفى مى شود. آب را حركت مى دهد تا از بيرون آب پيدا نباشد وقتى كه پرنده بر ماهى نشست حمله مى برد و آن را فرا چنگ مى آورد. [1]
پی نوشت :
[1] . رک: کتاب توحید مفضل ازامام صادق (ع)، نشر جمال، قم. توحيد مفضل (شگفتي هاي آفرينش)،مفضل بن عمر
اهالی یک دهکده تصمیم گرفتند برای نزول باران دعا کنند؛ روز موعود همه مردم برای مراسم دعا در محلی جمع شدند، اما در این میان تنها یك پسر بچه با خودش چتر آورده بود!
امام حسن عسكري علیه السلام:
اَشَدُّ النّاس إجتهاداً مَن تَرَک الذُّنوبَ(تحف العقول، ص 489)
کوشنده ترين مردم کسي است که گناهان را رها سازد.
میشل هوئلیک(نویسنده اسلام ستیز فرانسوی) : جنگ بر ضد مسلمانان
فایده ای ندارد،فقط با فاسد کردن آنها می توان به پیروزی دست یافت،
پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان دامن های کوتاه فرو بریزیم.
” بسم رب شهدا و الصدیقین ”
در تفحص شهدا، دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد گناهان یک هفته او اینها بود:
شنبه: بدون وضو خوابیدم
1 شنبه : خنده بلند در جمع
2 شنبه : وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم
3 شنبه : نماز شب را سریع خواندم
4 شنبه : فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت
5 شنبه : ذکر روز را فراموش کردم
1- گناه عامل دگرگونی نعمتها و نابودی ملتها
آیه 11سوره رعد به یکی از اصول تغییرناپذیر طبیعت وسنن الهی اشاره میکند آنجا که میفرماید:
… إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا به قومٍ حَتَّی یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذَا أَرَادَ اللّهُ به قومٍ سُوءًا فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَ مَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ.
ترجمه: … در حقیقت خدا حال قومی را تغییر نمیدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند و چون خدا برای قومی آسیبی بخواهد هیچ برگشتی برای آن نیست و غیر از او حمایتگری برای آنان نخواهد بود.
اگر ملتی به گناه و معصیت آلوده شوند، حضرت جلّ و علا نعمتهای آنها را میگیرد و نابودشان میکند مگرآنکه با توبه و استغفار درصدد رفع آن برآیند.
و یا درآیه 96سوره اعراف خداوند میفرماید:
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم به ما کَانُواْ یَکْسِبُونَ؛ اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند قطعا برکاتی از آسمان و زمین برایشان میگشودیم ولی تکذیب کردند پس به [کیفر] دستاوردشان [گریبان] آنان را گرفتیم.
و همچنین آیات 21سوره غافر و 52 سوره انفال و آیات 15و17سوره سبا مؤید این مطلب میباشند.
2- گناه عامل پرده دری و هتک حرمت اجتماعی
یکی از پیامدهای سوء بعضی از گناهان، دریدن و هتک پرده های احترام جمعی است. بهتر است در تأیید این سخن به کلام الهی استناد شود که این حقیقت را در آیه 91سوره مائده چنین بازگو می کند:
إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَن یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَن ذِکْرِ اللّهِ وَعَنِ الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ؛ همانا شیطان میخواهد با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا و از نماز باز دارد پس آیا شما دست برمیدارید.
در اطلاعات هفتگی شماره 1060 آمده که: «بطوری که یکی از آمارگیران آمریکایی نتیجه گرفته است، عامل قمار تقریباً در 30% از جنایات دخالت دارد.» حضرت علی(علیه السلام) شوخی و هزلی را که منجر به مسخرگی و گناه شود را عامل ایجاد کینه و در نتیجه هتک حرمت اجتماعی و عواقب زیانبار بعدی میدانند. از دیگر پیامدهای شوم فردی و اجتماعی گناه به اختصار میتوان به اینها اشاره کرد: قطع باران، ویرانی خانه، خشم و لعن الهی، فقر عمومی، ابتلا به بیماریها چه به صورت فردی و یا عمومی (آندمی ویا اپیدمی).
بدانکه شب جمعه اوّل ماه رجب را ليلة الرَّغائب ميگويند و از براي آن عملي از حضرت رسول صَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله وارد شده با فضيلت بسيار که سيّد در اقبال و علاّمه در اجازه بني زهره نقل کردهاند از جمله فضيلت او آنکه گناهان بسيار بسبب او آمرزيده شود و آنکه هر که اين نماز را بگذارد چون شب اوّل قبر او شود، حقّ تعالي بفرستد ثواب اين نماز را بسوي او به نيکوتر صورتي با روي گشاده و درخشان و زبان فصيح پس با وي گويد اي حبيب من! بشارت باد تو را که نجات يافتي از هر شدّت و سختي گويد تو کيستي؟ بخدا سوگند که من روئي بهتر از روي تو نديدم و کلامي شيرينتر از کلام تو نشنيدهام و بوئي بهتر از بوي تو نبوئيدم.
گويد من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال بجا آوردي؛ امشب بنزد تو آمدم تا حقّ تو را ادا کنم و مونس تنهائي تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دميده شود من سايه بر سر تو خواهم افکند در عرصه قيامت پس خوشحال باش که خير هرگز از تو معدوم نخواهد شد.
وکيفيت آن چنان است که روز پنجشنبه اوّل آن ماه را روزه ميداري چون شب جمعه داخل شود ما بين نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز ميگذاري هر دو رکعت به يک سلام و در هر رکعت از آن يک مرتبه حمد و سه مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ و دوازده مرتبه قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ ميخواني و چون فارغ شدي از نماز هفتاد مرتبه ميگوئي« اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ الاُْمِّيِّ وَعَلي آلِهِ» پس به سجده مي روي و هفتاد مرتبه ميگوئي:« سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» پس سر ازسجده برميداري وهفتاد مرتبه ميگوئي«رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَلِيُّ الاَعْظَمُ» پس باز به سجده ميروي و هفتاد مرتبه ميگوئي:« سُبُّوحٌ قُدّوُسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» پس حاجت خود را ميطلبي که انشاءالله برآورده خواهد شد.
مهدی باکری
هميشه مي گفت: انشاءالله که خيره.تکه کلامش بود.يه روز غروب توي سنگر نشسته بوديم که عقرب نيشش زد.همگي کمک کرديم تا برسونيمش سنگر امداد
بازم داشت زير لب مي گفت: انشاءالله که خيره.از سنگر بيرون اومديم و رفتيم سمت امداد.هنوز چند قدمي از سنگر فاصله نگرفته بوديم که صداي خمپاره اومد
درست خورد وسط سنگرمون و هيچي ازش باقي نماند …
هاج و واج مونده بوديم،فهميديم اون عقرب فرستاده ي خدا بود که ما رو از سنگر دور کنه.اونجا بود که به تکه کلام حبيب رسيدم.واقعاً هر چي خدا بخواهد همون ميشه
خاطره اي از زندگي شهيد حبيب الله کلهر
<< 1 ... 51 52 53 ...54 ...55 56 57 ...58 ...59 60 61 ... 66 >>