در حوزه علمیه فاطمیه(س) فاطمیه سرابله نشستی با موضوع تاثیر فضای مجازی بر سبک زندگی برگزار گردید.
سرور عباسی معاون پژوهشی مدرسه علمیه فاطمیه(س) سرابله با بیان اینکه هدف از برگزاری این نشست، آشنایی هرچه بیشتر طلاب با تأثیر مثبت و منفی فضای مجازی است، گفت: این نشست با حضور 40 تن از طلاب، اساتید و معاونین مدرسه برگزار گردید.
عباسی در ادامه بیان داشت: در این نشست محمود احمدآقایی جانشین فرمانده سپاه سرابله ایراد سخنرانی کرد و طلاب یادآور شد که تاثيرات و پيامدهاي مثبت و منفي اينترنت به عنوان يک پديده نوين در اجتماعات انساني در حال گسترش و نقش مثبت آن در توسعه اقتصادي و نقش منفي آن در توسعه فرهنگي برجسته مي شود
سرور عباسی با تصریح بر اینکه در حال حاضر شکستن مرز باورها و ارزشهایی اسلامی در بین جوانان از اصلی¬ترین تاثیرات فضای مجازی بر سبک زندگیست، گفت: در این نشست تاثیرات فضای مجازی به صورت خلاصه برای طلاب دسته¬بندی شد.
وی بر تربیت اسلامی خانواده¬ها تاکید کرد و گفت: نتایج نشان میداد که بین تأثیرات منفی فضای مجازی و تربیت دینی خانوادهها، رابطه معناداری وجود دارد. خانوادههای دیندار بیشتر از خانوادههای غیردیندار میتوانستند فرزندان خود را از تأثیر منفی فضاهای مجازی دورنگه دارند، خانوادههایی که محبت بیشتری به فرزندان خود داشتند، کمتر آن¬ها را در معرض تأثیرات منفی ذکر شده قرار میدادند.
عباس ادامه داد: در این نشست چند پیشنهاد کلی جهت مصون ماندن زندگی از آسیب های احتمالی و بهره برداری از آثار مثبت این شبکه¬ها ارائه می¬گردید که از جمله آن¬ها رجوع به سبک زندگی اسلامی در روایات و سیره ائمه، آموزش و فرهنگ سازی صحیح، ایجاد و راه¬اندازی شبکه¬های اجتماعی سالم و مفید برای مبارزه با شبکه¬های اجتماعی مخرب، نظارت کارشناسانه و مستمر بر فضای جوامع مجازی و برنامه ریزی برای آینده.
عباسی با بیان اینکه سخنران به بسیاری از سؤالات طلاب درباره راهکارها و وظایف طلاب در این زمینه پاسخ داده، گفت. رعایت کردن اصول و مبانی تربیت دینی و اسلامی میتواند گامی مؤثر در راه جلوگیری از تأثیر منفی فضاهای مجازی بر روی خانوادهها داشته باشد.
عباسی برگزاری نشست را مثبت ارزیابی کرد و اذعان داشت: از آنجایی که این نشست مورد استقبال طلاب قرار گرفت، در نظر داریم اینگونه نشست¬ها را به صورت دوره¬ای برگزار نماییم.
در مدرسه علمیه فاطمیه(س) سرابله کلاس آموزش تجوید قرآن برگزار گردید.
فاطمه حورا احمدیان مدیر مدرسه علمیه فاطمیه(س) سرابله گفت: برگزاری کلاس آموزش تجوید که بیشتر با هدف یادآوری و ارزیابی قرائت صحیح قرآن طلاب صورت گرفته، به عهده¬ی زهرا حسن¬وند، استاد تجوید مدرسه علمیه آبدانان بود و در آن همه طلاب حضور داشتند.
وی برگزاری چنین کلاسی را ضروری خواند و گفت: در این کلاس طلاب آموخته¬های خود را در زمینه تجوید و قرات شایسته قرآن مرور و در ضمن آن هر طلبه قرات خود را مورد سنجش قرار داد و عیوب آن را شناسایی و در رفع آن تلاش نمود.
احمدیان اظهار داشت: در صورتی که در مدرسه چنین کلاس¬هایی به طور مستمر برگزار شود، نتایج بهتر و قابل قبول¬تری به دست میآید.
-همیشه از وضعیت موجود و گذشته خود شکایت دارند و نسبت به آینده بدبین هستند.
-غالبا با نظرات دیگران بدون دلیل منطقی مخالفت می کنند.
-در گفتارهای خود از کلمات و عبارات منفی به کرات استفاده می کنند.
-در برخورد با کوچک ترین مانعی از تلاش دست می کشند و دیگران یا شرایط را عامل شکست و بدبختی خود می دانند.
-تمرکز فکر ندارند و ضد و نقیض صحبت می کنند و در رفتارهایشان خطا و اشتباه زیاد است، به عبارت دیگر اول عمل می کنند بعد فکر.
-چون منفی نگر هستند، افکارشان بر آنها تسلط دارد.
-اگر از آنها خواسته شود درباره موضوعی نظر بدهند فقط به جنبه های منفی آن توجه کرده و همان را بیان می کنند. به قول معروف نیمه خالی لیوان را می بینند.
-از کاه کوه می سازند و از درگیر شدن با مشکلات گریزانند.
-غالبا افسرده، کج خلق، بدخواب، کم اشتها، عصبی و ناتوان هستند.
-همه چیز در نظر آنها غم انگیر و ناامید کننده است و از آنچه دارند، هیچ لذتی نمی برند.
-در ارتباط های اجتماعی خود به همه کس و همه چیز شک و سوء ظن دارند و فکر می کنند که همه علیه آنها توطئه می کنند.
-با وجود تفکر درباره گذشته و آینده، در زمان حال زندگی می کنند و از آنچه دارند راضی و خشنود هستند.
-از نظرات درست و منطقی دیگران استقبال می کنند و برای رد کردن نظارت نادرست حتما دلیل منطقی دارند.
-در گفتارهای خود از کلمات و عبارات مثبت و امیدبخش استفاده می کنند.
-همیشه سعی می کنند با تلاش و کوشش به موفقیت برسند و اگر در کاری موفق نشدند، عامل را ابتدا در خود و سپس در شرایط بیرونی جست وجو می کنند.
-همیشه قبل از عمل یا صحبت کردن فکر می کنند، به همین دلیل کمتر دچار خطا و اشتباه یا ضد و نقیض گویی می شوند.
-چون دارای ذهن مثبت هستند، می توانند افکار خود را کنترل کنند.
-اگر از آنها خواسته شود درباره موضوعی اظهارنظر کنند، با وجود تفکر در جنبه های منفی، موارد مثبت آن را بیان می کنند و موضوع را به فال نیک می گیرند به عبارت دیگر «نیمه پرلیوان را می بینند».
-مشکلات را ناچیز شمرده و برای حل آنها از توانایی خود و راهنمایی دیگران استفاده می کنند.
-اغلب اوقات بشاش، سرزنده، پرانرژی، توانا و خوش مشرب هستند.
-همه چیز در نظر آنها زیبا و لذت بخش بوده و سعی می کنند از مواهب زندگی بیشترین استفاده را ببرند.
-در ارتباط های اجتماعی خود با دیگران حسن ظن دارند (مگر خلاف آن را ببینند) و سعی می کنند در حد توان به دیگران خدمت و کمک کنند.
برخی از ما استاد منفی جلوه دادن اتفاقات مثبت هستیم! بخشی از این کار به خاطر کمبود اعتماد به نفسمان است.
منفی باف آدمیست که همیشه آیه یاس می خواند و جنبه منفی کار را می بیند و می گیرد و حتی المقدور از انجام دادن کار یا اظهار امیدواری درباره آن خودداری می کند و بیشتر به شرح معایب و موانع و مشکلات آن می پردازد.
آیا ما طلبه منفی بافی هستیم؟؟؟
برای اینکه منفی باف نباشیم احداقل ترین کار اینه که با شخص منفی باش معاشرت کمتری داشته باشیم
توجه کراهیّة الکسل (ناپسندی کسالت) در روایات:
· امام صادق (علیه السلام): «عَدُوُّ الْعَمَلِ الْكَسَلُ»
· امام کاظم (علیه السلام): «إِیاكَ وَ الْكَسَلَ وَ الضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا یمْنَعَانِكَ مِنْ حَظِّكَ مِنَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَة»ِ
· امام صادق (علیه السلام): «مَنْ كَسِلَ عَمَّا یصْلِحُ بِهِ أَمْرَ مَعِیشَتِهِ فَلَیسَ فِیهِ خَیرٌ لِأَمْرِ دُنْیاه»ُ
· امام باقر (علیه السلام): «إِنِّی أُبْغِضُ لِلرَّجُلِ أَنْ یكُونَ كَسْلَاناً عَنْ أَمْرِ دُنْیاهُ وَ مَنْ كَسِلَ عَنْ أَمْرِ دُنْیاهُ فَهُوَ عَنْ أَمْرِ آخِرَتِهِ أَكْسَلُ»
· امام کاظم (علیه السلام): «إِیاكَ وَ الْكَسَلَ وَ الضَّجَرَ فَإِنَّكَ إِنْ كَسِلْتَ لَمْ تَعْمَلْ وَ إِنْ ضَجِرْتَ لَمْ تُعْطِ الْحَقَّ»
· امام علی (علیه السلام): «إِنَّ الْأَشْیاءَ لَمَّا ازْدَوَجَتْ ازْدَوَجَ الْكَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنُتِجَا بَینَهُمَا الْفَقْر»َ
· امام صادق (علیه السلام): «إِیاكَ وَ الْكَسَلَ وَ الضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا مِفْتَاحُ كُلِّ سُوءٍ»
· «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْهَمِّ وَ الْحَزَنِ وَ الْعَجْزِ وَ الْكَسَلِ وَ الْبُخْلِ وَ الْجُبْنِ»
· «اللَّهُمَّ أَذْهِبْ عَنِّی فِیهِ النُّعَاسَ وَ الْكَسَلَ وَ السَّأْمَةَ وَ الْفَتْرَةَ وَ الْقَسْوَةَ وَ الْغَفْلَةَ وَ الْغِرَّةَ»
· «اللهم انی أعوذ بك من الكسل و الفشل و العجز و التفریط و العجلة و التضییع و التقصیر و الإبطاء»
· «أن تجنبنا الإلحاد فی دینك و التقصیر فی تمجیدك و الشك فی توحیدك و العمی عن سبیلك و الكسل عن خدمتك و التوانی فی العمل لمحبتك»
شناخت صحیح اولین مرحله برای ایجاد انگیزه است ،و یک طلبه قبل از هر چیز باید به این شناخت برسد و جایگاه خود و رسالتش را در جامعه بداند به همین دلیل همه ساله برنامه طلیعه حضور در مدارس برگزار می شود و در آن طلاب به صورت اجمالی با برنامه ها آشنا میشوند اما این کافی نیست و باید در فواصل زمانی مناسب مثلا هر دو ماه یکبار تکرار شود و در آن میزان رغبت طلاب سنجیده شود .
انگیزه طلاب به دلیل عدم محبوبیت کافی در خانواده و جامعه ممکن است کاهش پیدا کند و ایجاد این محبوبیت و افزایش اعتماد به نفس افراد از دیگر کارهایی است که باید برای آن سرمایه گذاری شود و غفلت از این موضوع ممکن است به فرد یا مدرسه علمیه لطمه وارد نماید .
یکی از راههای ایجاد محبوبیت انجام کارهای عام المنفعه نظیر کانون های قرآنی و جلسات عمومی در مدرسه علمیه است .چون از این طریق دیگران نیز با حوزه های علمیه آشنا شده و به اهمیت کار آنها پی می برند و در نتیجه به حوزویان و محصلین مدارس علمیه احترام گذاشته و آنها را قبول می کنند و این اعتماد به نفس طلاب را افزایش داده انگیزه آنها قوی تر میشود .
انجام کارهای فرهنگی با نشاط نظیر ورزش ،آشپزی و هنر نیز میتواند انگیزه طلاب را افزایش دهد زیرا اگر طلبه نشاط داشته باشد می تواند دیگران را جذب نماید .و دراین صورت است که احساس مفید بودن و تأثیر گذار بودن می کند و تلاشش را برای افزایش ارتباط با دیگران ادامه میدهد .
راههای بسیاردیگری نیز وجود دارد که از خوانندگان این مطلب میخواهم تجربیات خود را بنویسند .
خدایا میدانم که میفرمایی نحن اقرب من حبل الورید!
وشاید این مثال رگ را برای این فرموده ای که ما تحلیلش کنیم که اگر رگ گردن زده بشه حیات هم ازمون گرفته میشه!
خدایا میدانم که میفرمایی القلب حرم الله ولا تسکن حرم الله غیرالله!
وشاید با این سخن میخواستی به ما بفهمانی که انقدر به تو نزدیک هستم ….
ولی حال با خودت سخن میگویم.مثل همیشه مرا دریاب!
من به تو توکل میکنم که ومن یتوکل علی الله فهو حسبه.
واین را هم میدانم که نا امیدی از جانب شیطان است!
بدجور در 2راهی قرار گرفته ام…
میترسم مصداق تحبس الدعا شده باشم!
باز هم مثل همیشه با فضلت با من رفتار کن که میدانم معنای فضل چنین هست که کسی لایق نعمتی نیست ولی تو باز هم به او عطا میکنی!
دلم اوج آسمان میخواهد! آسمان حقیقی…
آیا راه میانبری برایم سراغ داری؟
صبرم دیگر تمام شده است!
از امام کاظم علیهالسلام آمده است که: عمروبن عبید بصری بر (پدرم) امام صادق علیهالسلام در آمد. همین که سلام کرد و نشست، این آیه را تلاوت کرد:
عقیق: از امام کاظم علیهالسلام آمده است که:
عمروبن عبید بصری بر (پدرم) امام صادق علیهالسلام در آمد. همین که سلام کرد و نشست، این آیه را تلاوت کرد: «وَ الَّذینَ یجْتَنِبُونَ کَبائِرَ اْلإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ» و آنگاه از خواندن بقیه آیه خودداری کرد. امام صادق علیهالسلام پرسید: چرا سکوت کردی؟ گفت: دوست دارم اول گناهان کبیره را از نظر قرآن کریم بشناسم. حضرت فرمود: عیبی ندارد. ای عمرو! بزرگترین کبایر عبارت است از:
1. شرک به خدای تعالی است، به دلیل این کلام خدای عزوجل که میفرماید: «إِنَّ اللّهَ لا یغْفِرُ أَنْ یشْرَکَ بِهِ»، و این آیه که میفرماید: «إِنَّهُ مَنْ یشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَیهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْواهُ النّارُ وَ ما لِلظّالِمینَ مِنْ أَنْصارٍ» مائده/72
2. و بعد از شرک به خدای تعالی، نومیدی از رحمت او است؛ چون در این باره فرموده:«إِنَّهُ لا ییأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ» یوسف/87؛ و از رحمت خدا مایوس نمیشوند، مگر مردم کافر.
3. و سپس ایمنی از مکر خدای تعالی است؛ چون خدای تعالی او را خاسر و زیانکار خوانده و فرموده «فَلا یأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ» اعراف/99 .
4. یکی دیگر از گناهان کبیرهای که در قرآن آمده، عقوق والدین است و خداوند که عاق والدین را جبار و شقی نامیده و از قول عیسی علیهالسلام نقل کرده که فرمود: «وَ بَرًّا بِوالِدَتی وَ لَمْ یجْعَلْنی جَبّارًا شَقِیا» مریم/32؛ خدا مرا در برابر مادرم نیکوکار کرده، و مرا جبار و شقی قرار نداد.
5. از دیگر گناهان کبیره، قتل نفس است (یعنی کشتن انسانی که خدای تعالی ریختن خون او را جایز ندانسته و در نتیجه بدون حق نباید کشته شود) و درباره این گناه فرموده: «وَ مَنْ یقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِدًا فیها» نساء/93؛ و کسی که مؤمنی را عمداً به قتل برساند، کیفرش جهنم است؛ در حالیکه همیشه در آن خواهد بود .
از گناهان کبیره جادوگری (سحر) است؛ چون خدای تعالی درباره آن فرموده: «وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی اْلآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ» ساحران به خوبی میدانند کسی که سحر را بر کتاب خدا ترجیح دهد، در آخرت نصیبی ندارد
6. نسبت زنا به زنان بیگناه دادن که خدای تعالی درباره این گناه فرموده: «إِنَّ الَّذینَ یرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ اْلآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ» نور/23 ؛ کسانی که زنان مؤمن پاکدامن و از همه جا بی خبر را تهمت زنا میزنند، در دنیا و آخرت لعنت شدهاند و عذابی عظیم دارند.
7. گناه کبیره دیگر، خوردن مال یتیم است؛ چون قرآن کریم دربارهاش میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ یأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیتامى ظُلْمًا» نساء/10؛ کسانی که اموال یتیمان را به ظلم میخورند، جز این نیست که آتش در شکم خود میکنند.
8. گناه کبیره دیگر، فرار از جنگ است؛ چون خدای تعالی درباره آن میفرماید:«وَ مَنْ یوَلِّهِمْ یوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاّ مُتَحَرِّفًا لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَیزًا إِلى فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ» انفال/16؛ و کسی که پشت به دشمن کند، بدون اینکه بخواهد حیله جنگی به کار برد، و یا به جمعیتی بپیوندد تا او را کمک کنند، با خشم خدا روبهرو شود، و چنین کسی جای در دوزخ دارد که چه بد سرانجامی است.
9. ربا خواری که خدای تعالی درباره آن فرموده: «الَّذینَ یأْکُلُونَ الرِّبا لا یقُومُونَ إِلاّ کَما یقُومُ الَّذی یتَخَبَّطُهُ الشَّیطانُ مِنَ الْمَسِّ» بقره/275؛ (آنها که ربا میخورند از جای بر نمیخیزند، مگر مثل کسی که شیطان با تماس خود مُخْبِطش کرده است. و نیز درباره رباخواران فرموده: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ» بقره/279؛ حال اگر باز هم از این عمل دست بردار نیستید، اعلام جنگ با خدا و رسولش دهید.
دیگری سوگند دروغ است؛ چون خدای تعالی درباره آن میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ یشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَ ایمانِهِمْ ثَمَنًا قَلیلاً أُولئِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی اْلآخِرَةِ» مسلماً کسانی که با عهد خدا و سوگندهاشان بهایی اندک را به دست میآوردند، اینان در آخرت هیچ بهرهای ندارند
10. از گناهان کبیره جادوگری (سحر) است؛ چون خدای تعالی درباره آن فرموده: «وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی اْلآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ» بقره/102؛ ساحران به خوبی میدانند کسی که سحر را بر کتاب خدا ترجیح دهد، در آخرت نصیبی ندارد.
11. یکی دیگر از گناهان کبیره زنا است؛ زیرا خدای تعالی میفرماید: «وَ مَنْ یفْعَلْ ذلِکَ یلْقَ أَثامًا ، یضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ یوْمَ الْقِیامَةِ وَ یخْلُدْ فیه مُهانًا» فرقان/68 ـ 69؛ و کسی که این گناه را مرتکب شود، با عقوبتی روبهرو خواهد شد و روز قیامت عذاب برای او مضاعف گشته، با ذلت در آن جاودانه خواهد زیست.
12. دیگری سوگند دروغ است؛ چون خدای تعالی درباره آن میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ یشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَ ایمانِهِمْ ثَمَنًا قَلیلاً أُولئِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی اْلآخِرَةِ» آل عمران/77؛ مسلماً کسانی که با عهد خدا و سوگندهاشان بهایی اندک را به دست میآوردند، اینان در آخرت هیچ بهرهای ندارند.
13.غلول؛ یعنی دزدیدن از غنیمت است که خدای تعالی درباره آن فرمود: «وَ مَنْ یغْلُلْ یأْتِ بِما غَلَّ یوْمَ الْقِیامَةِ» آل عمران/161؛ و کسی که از غنیمت بدزدد و در آن خیانت کند، روز قیامت با همان خیانتش می آید.
14. ندادن زکات واجب؛ چون خدای سبحان درباره آن میفرماید: «یوْمَ یحْمى عَلَیها فی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ» توبه/35؛ روزی که بر آن گنجینهها در آتش جهنم میدمند تا سرخ شود، آنگاه با همان پولها پیشانی و پشت و پهلویشان را داغ میزنند.
15. شهادت دروغ و کتمان شهادت است؛ چون خدای فرموده: «وَ مَنْ یکْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ » بقره/283؛ و کسیکه شهادت را کتمان کند، قلبش گنهکار است.
16. شرب خمر و میگساری؛ زیرا خدای تعالی آنرا معادل بت پرستی قرار داده است.
17. ترک نماز عمداً.
18. ترک هر عملی که خدای تعالی آن را واجب کرده؛ به دلیل اینکه رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: کسی که نماز را عمداً ترک کند، ذمه خدا و ذمه رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم از او بری و بیزار است.
19. قطع رحم؛ زیرا خدای تعالی فرموده: «أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدّارِ» رعد/25؛ اینان مشمول لعنت خدایند، و منزل بد که (همان دوزخ) است از آن ایشان است.
عمروبنعبید از نزد امام صادق علیهالسلام بیرون میشد، در حالی که صدایش به گریه بلند بود، و میگفت: هلاک شد هر کس که به رای خود فتوا داد، و با شما ـ اهل بیت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم در فضیلت و علم معارضه کرد.
منبع:من وحی القرآن، ج7 ،ص 209ـ210؛
مجمع البیان، ج 3 ،ص 62؛
پی نوشت:
اصول کافی، ج 2 ،ص 285 ،حدیث 24؛
ترجمه تفسیر المیزان، ج4،ص 226، 229.
منبع:روضه
سلامت پوست و مو با سیر
سیر با دارا بودن مقادیر بالای آلیسین میتواند به ریزش موی شما پایان دهد. آلیسین ترکیب سولفورداری است که در پیاز هم وجود داشته و نقش بسیار مهمی در درمان ریزش مو بر عهده دارد. مصرف سیر برای این منظور هم به طور خوراکی است و هم به صورت موضعی. از طرف دیگر محتوای بالای آنتیاکسیدانها در سیر آن را به ترکیبی ضد آکنه تبدیل کرده است. خیلی از محصولات آرایشی بهداشتی و درمانی موجود در داروخانهها نیز حاوی عصارهی سیرند؛ اما مصرف خوراکی آن نیز این تأثیرات بر پوست و مو را ایجاد خواهد کرد.
سیر میتواند به صورت پودر سیر، سیر تازه یا خشک در غذاهای مختلف استفاده شود.
«من در تمام غذاهایم سیر میریزم اما شنیدهام که مصرف سیر باعث افت فشار میشود. از طرفی شنیدهام قورت دادن یک حبه سیر درسته و خام در طول روز، به حفظ سلامت کمک میکند و باعث بو گرفتن دهان نیز نمیشود.»
مصرف متعادل سیر باعث افت فشارخون نمیشود اما زیاده روی در مصرف آن مشکل ساز خواهد بود. بنابراین اگر افت فشار شما بیش از حد طبیعی است، باید برنامه غذاییتان را با پزشکتان مرور کنید تا بتوانید کنترل بیشتری بر تنظیم فشارخون خود داشته باشید.
اگر میخواهید در کنار بهرهمندی از فواید سیر، دچار افت فشار هم نشوید، باید علاوه بر مصرف متعادل و محدود این ماده غذایی، تعداد وعدهها و میانوعدههای غذاییتان را بیشتر و حجم آنها را کمتر کنید و سپس سیر را فقط در وعدههای اصلی بگنجانید. سیر میتواند به صورت پودر سیر، سیر تازه یا خشک در غذاهای مختلف استفاده شود.
در مورد قورت دادن روزانه سیر برای پیشگیری از بو گرفتن دهان هم باید بدانید که هضم سیر درسته، کمی مشکلتر از سیری است که پیش از ورود به دستگاه گوارش، جویده میشود اما با این كار هم، بخشی از فواید آن به بدن خواهد رسید. نکته مهم این است که هم مصرف سیر درسته و هم سیر جویدهشده، باعث آزاد شدن مقداری گاز (که مربوط به تركیبهای گوگردی موجود در سیر است)، در بدن میشود. این گاز میتواند پس از هضم سیر در معده، وارد مری شود و بوی بد دهان را در پی داشته باشد بنابراین ممکن است قورت دادن سیر تاحدی باعث تخفیف بوی نامطلوب آن بشود اما این بو صددرصد از بین نخواهد رفت.
در حوزه علمیه فاطمیه(س) فاطمیه سرابله نشستی با موضوع تاثیرا ت فضای مجازی بر سبک زندگی برگزار گردید.
سرور عباسی معاون پژوهشی مدرسه علمیه فاطمیه(س) سرابله با بیان اینکه هدف از برگزاری این نشست، آشنایی هرچه بیشتر طلاب با تأثیرات مثبت و منفی فضای مجازی است، گفت: این نشست با حضور 40 تن از طلاب، اساتید و معاونین مدرسه برگزار گردید.
عباسی ادامه داد: در این نشست محمود احمدآقایی جانشین فرمانده سپاه سرابله ایراد سخنرانی کرد و به طلاب یادآور شد که فضای مجازی و اینترنت در دنیای امروز ما به گونهای نفوذ کرده است که نمیتوان زندگی بدون آن را تصور کرد، اما همین فضا آسیبهای متعددی را با خود به دنبال داشته است که یکی از اصلیترین این آسیبها، تغییر سبک زندگی و شکستن امرز باورها و ارزشهایی؛ همچون حجاب و حیا در میان بانوان و دختران جوان ماست؛ قشری که قرار است مولد و پرورشدهندهی نسلهای بعدی باشند و با تغییر در هویتشان، میتوان هویت نسل ایرانی را استحاله کرد. غرب و حاکمان فضای مجازی برای نیل به چنین هدفی، برنامهریزی گسترده دارند.
وی در ادامه چنین گفت: سخنران به بسیاری از سؤالات طلاب درباره راهکارها و وظایف طلاب در این زمینه پاسخ گفت.
وی از برگزاری نشست را مثبت ارزیابی کرد و اذعان داشت: از آنجایی که این نشست مورد استقبال طلاب قرار گرفت، در نظر داریم اینگونه نشست¬ها را به صورت دوره¬ای برگزار نماییم.
چنان است كه امام صادق عليه السّلام به معلّى بن خنيس تعليم داده: چون روز نوروز شود غسل كن، و پاكيزه ترين جامه هاى خود را بپوش، و به بهترين بوها خويشتن را خوشبو گردان، و در آن روز روزه بدار، و چون از نماز پيشين و پسين] ظهر و عصر [و نافله هاى آن دو فارغ گشتى چهار ركعت نماز بخوان، هر دو ركعت به يك سلام، پس از ركعت اول بعد از سوره حمد ده مرتبه سوره قدر، و در ركعت دوّم بعد از سوره حمد ده مرتبه سوره كافرون و در ركعت سوم بعد از سوره حمد ده مرتبه سوره توحيد و در ركعت چهارم بعد از سوره حمد ده مرتبه سوره فلق و ناس را بخوان و پس از نماز بر سجده شكر رفته و اين دعا را بخوان:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَوْصِيَاءِ الْمَرْضِيِّينَ وَ عَلَى جَمِيعِ أَنْبِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ وَ بَارِكْ عَلَيْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَكَاتِكَ وَ صَلِّ عَلَى أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ اللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَارِكْ لَنَا فِي يَوْمِنَا هَذَا الَّذِي فَضَّلْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ وَ شَرَّفْتَهُ وَ عَظَّمْتَ خَطَرَهُ اللَّهُمَّ بَارِكْ لِي فِيمَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيَّ حَتَّى لا أَشْكُرَ أَحَدا غَيْرَكَ وَ وَسِّعْ عَلَيَّ فِي رِزْقِي يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ اللَّهُمَّ مَا غَابَ عَنِّي فَلا يَغِيبَنَّ عَنِّي عَوْنُكَ وَ حِفْظُكَ وَ مَا فَقَدْتُ مِنْ شَيْ ءٍ فَلا تُفْقِدْنِي عَوْنَكَ عَلَيْهِ حَتَّى لا أَتَكَلَّفَ مَا لا أَحْتَاجُ إِلَيْهِ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ
یکی بود یکی نبود، یک بچه کوچیک بداخلاقی بود. پدرش به او یک کیسه پر از میخ و
یک چکش داد و گفت هر وقت عصبانی شدی، یک میخ به دیوار روبرو بکوب.
روز اول …..
پسرک مجبور شد 37 میخ به دیوار روبرو بکوبد. در روزها و هفته ها ی بعد
که پسرک توانست خلق و خوی خود را کنترل کند و کمتر عصبانی شود، تعداد میخهایی
که به دیوار کوفته بود رفته رفته کمتر شد.. پسرک متوجه شد که آسانتر آنست که
عصبانی شدن خودش را کنترل کند تا آنکه میخها را در دیوار سخت بکوبد.
بالأخره به این ترتیب روزی رسید که پسرک دیگر عادت عصبانی شدن را ترک کرده بود
و موضوع را به پدرش یادآوری کرد. پدر به او پیشنهاد کرد که حالا به ازاء هر
روزی که عصبانی نشود، یکی از میخهایی را که در طول مدت گذشته به دیوار کوبیده
بوده است را از دیوار بیرون بکشد.
روزها گذشت تا بالأخره یک روز پسر جوان به پدرش روکرد و گفت همه میخها را از
دیوار درآورده است. پدر، دست پسرش را گرفت و به آن طرف دیواری که میخها بر روی
آن کوبیده شده و سپس درآورده بود، برد.
پدر رو به پسر کرد و گفت: « دستت درد نکند، کار خوبی انجام دادی ولی به
سوراخهایی که در دیوار به وجود آورده ای نگاه کن !! این دیوار دیگر هیچوقت
دیوار قبلی نخواهد بود.
پسرم وقتی تو در حال عصبانیت چیزی را می گوئی مانند میخی است که بر دیوار دل
طرف مقابل می کوبی. تو می توانی چاقوئی را به شخصی بزنی و آن را درآوری، مهم
نیست تو چند مرتبه به شخص روبرو خواهی گفت معذرت می خواهم که آن کار را کرده
ام، زخم چاقو کماکان بر بدن شخص روبرو خواهد ماند. یک زخم فیزکی به همان بدی یک
زخم شفاهی است.
چهار دعای برتر لحظه تحویل سال
اول دعا برای ظهور آن بی مثال
دوم تمام ملت بی ضرر و بی ملال
سوم رسیدن ما به قله های کمال
چهارم تمام جیب ها پر از پول ، اما حلال
**********
صدمبارک بتو آن عیدکه فردا باشد
نـوروز نـوید وصـل دلـها بـاشـد
امـیـد که با فضل خداوند جـلـیّ
سـال فـرج مـهـدی زهـرا باشـد
**********
روزها بـگذشت و تقویم زمان تکمیل شد
سالمان با صوت «حول حالنا» تحویل شد
باز هم بـر مـا بـخـاک افـتادگان درگهت
صبح غمگینِ بدون حضرتت تـحمیل شد
**********
روزها نو نشده کهنه تر از دیروز است
گر کند یوسف زهرا نظری نوروز است
لحظه ها در تپش تاب و تب آمدنش
آسمان چشم به راه قدمش هر روز است
ای خدا کاش شود سال نوام عید فرج
که نگاهم نگران منتظر آن روز است
**********
مهدی جان؛
گلها همه با اذن تو بـرخواستهاند
از بهر ظهور تو خود آراســتهاند
مردم هـمـه در لـحظه تحـویـل
بی شک اول فرج تو از خدا خواستهاند.
**********
ای آنـکه به تـدبیر تـو گـردد ایـام
ای دیده و دل از تو دگرگـون مـدام
وی آنکه بدست توست احوال جهان
حکمی فـرما که گردد ایـام به کـام
**********
باز بوی بهار و سال نو میآید
کی بوی یاس و یار ما میآید
شهسواری به دوستش گفت: بیا به کوهی که خدا آنجا زندگی می کند برویم.میخواهم ثابت کنم که اوفقط بلد است به ما دستور بدهد، وهیچ کاری برای خلاص کردن ما از زیر بار مشقات نمی کند.
دیگری گفت: موافقم .اما من برای ثابت کردن ایمانم می آیم .
وقتی به قله رسیدند ،شب شده بود. در تاریکی صدایی شنیدند:سنگهای اطرافتان را بار اسبانتان کنید وآنها را پایین ببرید
شهسوار اولی گفت:می بینی؟ بعداز چنین صعودی، از ما می خواهد که بار سنگین تری را حمل کنیم. محال است که اطاعت کنم !
دیگری به دستور عمل کرد. وقتی به دامنه کوه رسید،هنگام طلوع بود و انوار خورشید، سنگهایی را که شهسوار مومن با خود آورده بود،روشن کرد. آنها خالص ترین الماس ها بودند…
مرشد می گوید: تصمیمات خدا مرموزند،اما همواره به نفع ما هستند
دستور العمل های زیر براى ترك گناه مفید است :
1- ترك زمینه گناه: این خود زیرمجموعهاى دارد كه مهمترین آن عبارت از است:
كنترل چشم:دقیقا باید مواظب چشم خود بود كه مبادا به نامحرم و كلًا هر آنچه كه شهوتانگیز است، نگاه شود. تا حد امكان انسان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نماید.
- كنترل گوش: باید از شنیدنىهایى كه ممكن است به حرام منجر شوند و زمینهساز حرام هستند پرهیز شود. مانند نوار موسیقى، صداى شهوتانگیز نامحرم و.
- ترك مصاحبت با دوستان ناباب: دوستانى كه باعث مىشوند انسان مزه گناه را مزمزه كند، در واقع دشمن هستند و باید از آنها پرهیز كرد.
از امام سجاد (ع) نقل شده: حضرت از همراهى و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج كس را نهى فرموده: كذاب، گناهكار، بخیل، احمق و كسى كه قطع رحم كرده است»
البته اینها از مهمترین زمینههاى گناه هستند كه باید ترك شوند ولى كلًا هر چیزى كه زمینه گناه را فراهم مىكندباید ترك شود.
2- ترك فكر گناه: ترك زمینه گناه سهم به سزایى در ترك فكر گناه دارد ازاینرو هر چه بیشتر و دقیقتر زمینه گناه ترك شود فكر گناه كمتر به سراغ انسان مىآید. این فكر گناه است كه شوق در انسان ایجاد مىنماید و بعد از شوق ارادهى عمل سپس خود گناه محقق مىشود، مسلما تا اراده و شوق و میل نسبت به كارى نباشد انسان مرتكب آن كار نمىگردد.
3- اشتغال به برنامه شبانهروزى: حتما باید شبانهروز خود را با برنامهریزى صحیح و متناسب وضع روحى و جسمى خود پر كنید و هیچ ساعت بیكارى نداشته باشید تا نفس شما را مشغول كند. در اوقات بیكارى وسوسههاى نفس و شیطان به سراغ انسان مىآید و او را به فكر گناه و سپس به خود گناه مىكشاند
4- روزه گرفتن: روزه گرفتن قواى حیوانى و شهوانى انسان را تضعیف مىكند اگر قواى شهوانى ضعیف گشت قهرا فكر گناه هم كمرنگ مىشود.
5- ورزش: هر روز ورزش لازم است البته آن ورزشهایى باشد كه براى بدن ضررى ندارد مثل نرم دویدن و نرم طناب زدن و انجام حركتهاى كششى و اگر براى روزه گرفتن عذرى هست زمان ورزشى دوبرابر شود مثلًا از بیست دقیقه به چهل دقیقه افزایش یابد.
6- فكر در مرگ: این یكى دیگر از چیزهاى بسیار مفید است كه فكر گناه را یا از بین مىبرد و یا كم مىكند كه این به شدت و ضعف فرو رفتن در فكر مرگ بستگى دارد اگر انسان با این واقعیت انس بگیرد و مردن را باور دل سازد نقشى سازنده و بالا برنده دارد.
ستور العمل های زیر براى ترك گناه مفید است :
1- ترك زمینه گناه: این خود زیرمجموعهاى دارد كه مهمترین آن عبارت از است:
كنترل چشم:دقیقا باید مواظب چشم خود بود كه مبادا به نامحرم و كلًا هر آنچه كه شهوتانگیز است، نگاه شود. تا حد امكان انسان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نماید.
- كنترل گوش: باید از شنیدنىهایى كه ممكن است به حرام منجر شوند و زمینهساز حرام هستند پرهیز شود. مانند نوار موسیقى، صداى شهوتانگیز نامحرم و.
- ترك مصاحبت با دوستان ناباب: دوستانى كه باعث مىشوند انسان مزه گناه را مزمزه كند، در واقع دشمن هستند و باید از آنها پرهیز كرد.
محل شهادت سلیمانیه عراق در سن ۲۱ سالگی
پس از به شهادت رسیدن شهید بابایی اکثریت اقوام عکسی از ایشان را به یادگار نزد خود بردند و با این عکس خانه های خود را آذین بستند . یکی از این اقوام دختر عمه ایشان بودند که پس از مدتی به دلیل نقل مکان و اسباب کشی عکس پسر دایی (شهید بابایی) خود را به کمد انتقال میدهد . ایشان میگویند : در خواب دیدم ابوالفضل پیش من آمده و به من میگوید عکس منو در کمد گذاشتی و پیشانی ام عرق کرده .
من بلافاصله از خواب پریدم و به سمت کمد رفتم و وقتی در کمد رو باز کردم در کمال تعجب دیدم که کلمه جلاله الله بر روی عکس نقش بسته .
این عکس چندین بار در صدا و سیما به تصویر کشیده شد و سپس عکس به نزد علما در قم برده میشود و آنان نیز صحت این نقوش را تایید میکنند و در جایی آیت ا.. مهدوی کنی اظهار نظر میکنن که در صورت زنده بودن ایشان قطعا من نمازم را به ایشان اقتدا میکردم .
علما در مورد تصاویری که در انتهای قاب عکس نقش بسته میگویند که این تصاویری از حضرت هاجر و اسماعیل و کوه نور است .
در ضمن شهید بابایی دایی بنده (نگارنده) میباشد و برای پاسخگویی به سوالات شما لطفا سوالهایتان را در قسمت نظرات مکتوب کنید تا در اسرع وقت به شما پاسخ بدهم .
بزودی وصیتنامه ایشان را در پستی جدید میگذارم
<< 1 ... 47 48 49 ...50 ...51 52 53 ...54 ...55 56 57 ... 66 >>