دکتر محمود بروجردی، داماد حضرت امام نقل می کند: خاطراتی از حضور امام در مراسم عقد و ازدواج دارم. امام همیشه نائب یا وکیل زن می شدند. آن روزی که این افتخار نصیب من شد که با این بیت شریف وصلت کنم، ایشان در منزل حاج آقا مصطفی تشریف داشتند. آیت الله حاج علی آقا صافی(اخوی آیت الله حاج آقا لطف الله صافی، عضو سابق فقهای شورای نگهبان) نماینده من شدند و خطبه عقد را خواندند.
من هم آن طرف اتاق، تقریبا رو به رویشان نشسته بودم. بعد ایشان دعا کردند. در مراسم عقد دخترم هم در خدمت امام بودیم، ایشان خیلی دعا کردند. هم برای دخترم و هم برای دامادم یکی از مسائلی که ایشان خیلی در نصایحشان می فرمودند، این بود که توکل به خدا داشته باشند و در زندگی آنان گذشت داشته باشند. زن و شوهر ممکن است با هم اختلاف داشته باشند. اگر هر دو یک سنگ باشند و هیچ کس از موضع خودش عدول نکند، همیشه این اختلاف باقی خواهد ماند. ولی اگر یکی کوتاه بیاید، دیگری اصلاح خواهد شد توکل کردن به خدا هم برای جهان مادی است و هم برای آن دنیا (دنیای معنوی). وقتی انسان به خدا توکل کرد، همه چیزش بر آن مبنا استوار خواهد شد.
مسئله ای که امام (ره) خیلی بر آن تأکید داشتند و حساسیت زیادی در مورد آن به خرج می دادند نماز اول وقت بود. این را پدرم هم نقل می کردند که ایشان از همان نوجوانی و جوانی، اول وقت به نماز می ایستادند.
در روزگاران قدیم مردی ثروتمند و غنی وجود داشت که با وجود بی نیازی اش از مال و منال دنیا همیشه پر از اضطراب و دلواپسی بود .
با اینکه از همه ثروت های دنیا بهره مند بود هیچ گاه شاد و خوشحال دیده نمی شد .
او خدمتکار جوانی داشت که ایمان درونش موج می زد .
و همیشه تنها کسی که به او امید به زندگی می داد همین خدمتکار جوان و مومن بود .
روزی خدمتکار وقتی دید مرد تا حد مرگ نگران است به او گفت :
ارباب آیا حقیقت دارد که خداوند پیش از به دنیا آمدن شما این جهان را اداره می کرد؟
او پاسخ داد : بله همین گونه بوده که می گویی …
خدمتکار جوان دوباره پرسید :
آیا درست است که خداوند پس از آنکه شما دنیا را ترک کردید آنرا همچنان اداره می کند؟
ارباب ثروتمند پاسخ داد : بله همینطور خواهد بود …
خدمتکار با لبخندی زیبا بر روی لبانش گفت:
پس چطور است به خدا اجازه بدهید وقتی شما در این دنیا هستید او آنرا اداره کند؟
به او اعتماد کن وقتی تردیدهای تیره به تو هجوم می آورند
به او اعتماد کن وقتی که نیرویت کم است
به او اعتماد کن زیرا وقتی به سادگی به او اعتماد کنی
اعتمادت سخت ترین چیزها خواهد بود
پروفسور «ام - اس - اگوانی » ، متخصص امور ایران و رئیس دانشگاه جواهر لعل نهرو می گوید:
«آیت الله خمینی تنها کسی بود که از سال 1342 تا رحلتش سازش نکرد. هیچ فرد دیگری در قرن حاضر قادر به ایجاد تغییراتی بنیادی در جامعه ایران همچون معظم له نبوده است.»
وی در مقایسه دوران انقلاب با زمان شاه اظهار می دارد: «رژیم شاه از مردم و حمایتشان دور بود، اما آیت الله خمینی با جلب حمایت توده مردم پیروز شد و بعد از سالیان طولانی، آموزش های اسلامی را عملا وارد زندگی مردم کرد. و مهم ترین دستاورد ایشان احیاء احترام و اعتماد به نفس در مردم بود. او تنها رهبری است که توانست جنبش را بر اساس ایدئولوژی و مذهب بنیانگذاری کند که هیچ یک از رهبران انقلاب های جهان نتوانستند به آن دست یابند
خورشید بی غروب، محمد سپهری، ص 86.
دکتر غیاث الدین صدیقی، متفکر آزاد اندیش انگلیسی و عضو پارلمان مسلمانان انگستان می گوید: «شخصیت امام رحمه الله تاثیر عمیقی بر دنیای جدید و به خصوص بر امت اسلامی داشته است.
مدت ها بود که ما رهبری نداشتیم که آنچه را می گفت تاثیر داشته باشد. به نظر من این مهم ترین خصوصیت امام خمینی رحمه الله بود، مردم احساس می کردند که هر آنچه ایشان انجام می دادند، هیچ دلیلی جز برای عزت اسلام و کیان اسلامی نداشت. این مهم ترین دستاورد و این ویژگی شخصیت او بود. در جامعه اسلامی خیلی معمول شده است که هرگاه چیزی مطابق معمول وخوب پیش نرود مردم می گویند: «ما یک خمینی لازم داریم.»
او نوعی استاندارد اخلاقی و رهبری در جامعه مسلمانان بنیان نهاده است و هرکسی که می خواهد برای خود کسی بشود، باید خصوصیت امام خمینی رحمه الله را داشته باشد
امام خمینی رحمه الله درحدیث دیگران، ص 92.
از « امانت » تعابیر مختلفی شده است.
تصوف می گوید « عشق » است . مولوی می گوید « اراده » است . جمعی از علما « علم » دانسته اند و بعضی « ولایت » ، گروهی هم معتقدند که منظور از امانت مشخص « حضرت علی(ع) » است……
اما چرا قرآن خود این کلمه را مشخص بیان نکرده است ؟
چون این ویژگی زبان معجزه آسای قرآن است که کلمه ای انتخاب می کند که می توان معانی گوناگونی را از ابعاد مختلف آن استخراج کرد که در عین اینکه هیچکدام ( به تنهایی ) درست نیست ، همه درست هم هست.
چرا که امانت همه امکاناتی است که در خداوند است نه در سطح او و همه امکاناتی که در موجودات دیگر نیست و خاص انسان است و دلیل برتری و فضیلت او .
امانت مجموعه همه اینهاست ………. که به انسان سپرده شده اند.
امانت عبارت از آن ماده است که در وجود آدمی وارد شده و می تواند او را به سر حد عالی و مطلق تکامل قابل تصور در جهان برساند.
پس اراده ، اختیار ، آگاهی و شعور ، قدرت خلاقیت ، عشق ، معرفت ، حکمت و همه اینها و بسیاری چیزهای دیگر که ما هنوز نمی شناسیم و در انسان آینده می تواند تحقق و تجلی پیدا کند ، جزو « امانت » است.
( تاریخ و شناخت ادیان ،علی سریعتی، ص ۳۰۷ )
فراموش نکن: هر نوع عملی که بر اساس ایمان باشد، مورد لطف خداوند است!
یادت باشد: کره زمین صرفاً مکانی موقت برای آموزش و تعلیم ما است!
فراموش نکن: شادی ها، غم ها، لذت ها و دردها هر کدام به نوبه خویش به ما کمک می کنند که تکامل روحی خود را به سهولت انجام داده و به رشد بیش تری نائل آییم!
یادت باشد: یک قانون در طبیعت حاکم است! با ارتکاب به گناه، تمام تلاش ها و کوشش های قبلی مان از بین خواهند رفت!
عشق، آینه را ماند. وقتی کسی را دوست می داری تو آینه ی اویی و او آینه ی توست و با انعکاس عشق، تو و او بی نهایت را به تماشا می نشینید!
ما همه یک علت هستیم. شرایط خاص ما در نتیجه افکار و عقاید ما شکل می گیرند و زمانی که ما تغییر کنیم، شرایط نیز تغییر خواهند کرد.
تا زمانی که درسمان را در مورد حرفه، بدهکاری و یا دوستانمان نیاموخته باشیم یا در همان کلاس می مانیم و یا همان درس را به شکل دیگری تجربه خواهیم کرد و در واقع این، رسم زندگی است.
زندگی اول با یک سنگ کوچک به ما هشدار می دهد و اگر توجهی نشان ندهیم با سنگی بزرگ تر محکم بر سرمان می کوبد و اگر باز هم اهمیت ندهیم این بار با تخته سنگ به سراغمان می آید. اگر خالصانه گذشته خود را مرور کنیم، متوجه علایم هشدار دهنده ای می شویم که با سهل انگاری نادیده گرفته شده اند و باز هم در کمال پر رویی و وقاحت می گوییم: «چرا من؟»
افرادی که بیش ترین وقت خود را صرف زندگی دیگران میکنند (مشاوره، راهنمایی و …)، از رسیدن به زندگی خود باز میمانند.
کسانی که میگویند « من نباید این راز را فاش کنم اما فقط به تو میگویم » دقیقاً راز شما را نیز به همین صورت برای دیگران بازگو مینمایند.
گفتن حقیقت مهم است، این مهم نیست که ما راست میگوییم و دیگران اشتباه میکنند.
هیچ هدفی بدون طی کردن مسیر و راه آن دست یافتنی نیست.
کسانی که سر خود را مانند کبک در برف فرو میبرند در واقع لگد دیگران را به جان میخرند.
فقط چند دقیقه از وقتمون رو می گیره
اما به جاش “نماز اول وقت ” چیز دیگه است . . .
دیدی وقتی با یکی که دوستش داری قرار می گذاری؛ اگه دیر بیاد سر قرار چه حالی
بهت دست میده . . .
ولی اگه وقتی تو میری سر قرار ببینی اون زودتر از تو اونجا حاضره چه حس خوبی
نسبت بهش پیدا می کنی ؟
بذار خدا هم تو رو اینطوری ببینه . . .
از ما، عمل چندانی نخواسته اند! مهم تر از عمل کردن، “عمل نکردن” است!
تقوا یعنی “عمل گناه ” را مرتکب نشدن!
همه میپرسند چه کار کنیم؟ من میگویم : بگویید چه کار نکنیم؟
و پاسخ اینست:گــــــــنــــــــــــاه نــــکــنــیــد.
شاه کلید اصلی رابطه با خدا ” گــنــاه نــکــردن ” است.
آیت الله بهجت
نیاز نیست که ایمان خود را فریاد کنم،
این درختان (که با هزار زبان ) گنگ و خاموشند ،
و این خاک پر گل و ریحان ،
که گوشهای دراز علف را هر سو پهن کرده است .
خود از هر خطیبی گویاترند ،
این ستارگان ، با فروغ بی پایان ،
همه لب فرو بسته اند ،
و تپه ها و دشت ها دم فرو برده اند .
اما همه بی زبان از خدا سخن می گویند .
چارلز هنسن تاون
داشتم میرفتم قم، ماشین نبود، ماشینهای شیراز رو سوار شدیم.
یه خانمی هم جلوی ما نشسته بود، اون موقع هم که روسری سرشون نمیکردن!
هی دقیقهای یکبار موهاشو تکون میداد و سرشو تکون میداد و موهاش میخورد
تو صورت من. هی بلند میشد میشست، هی سر و صدا میکرد.
میخواست یه جوری جلب توجه عمومی کنه.
برگشت، یه مرتبه نگاه کرد به منو خانمم که کنار دست من نشسته
(خب چادر سرش بود و پوشیه هم زده بود به صورتش)
گفت: آقا اون بقچه چیه گذاشتی کنارت؟
بردار یکی بشینه.
نگاه کردم دیدم به خانم ما میگه بقچه!
برخی از بزرگان گفتهاند: افتتاح سورههای قرآن با بسم الله و آغاز شدن کتاب خداوند با سوره فاتحه و قرار گرفتن بسم الله در ابتدای این سوره، دلیل قاطع است بر وسعت رحمت خداوند. دقت در همین امر بهترین و مؤثرترین درمان درد ناامیدی است. توجه به این مسأله که منشأ نزول قرآن همانا رحمت واسعه الهی است، مستلزم آن است که رهروان حقیقت در قبول امتثال امر الهی تعجیل کنند و از اکراه و سستی بپرهیزند تا امیدشان قویتر گردد و ایمان و یقین داشته باشند که خداوند با قرار دادن بسم الله در آغاز قرآن و سوره فاتحه و توصیف ذات خود با رحمن و رحیم چگونه میشود که بر بندگان خود رحم نفرماید.
آوردهاند که: سائلی بر در عمارتی با شکوه رسید و چیزی خواست، بر خلاف انتظارش چیز کمی به او دادند. تبری آورد و خواست آن بارگاه را خراب کند. پرسیدند: چرا چنین میکنی؟ به صاحب عمارت گفت: یا خانه مطابق عطایت بساز و یا این که فراخور عمارت و درگاهت عطا کن. این بخشش اندک با این در بزرگ نمیسازد
یکی از مردم ژاپن که به اسلام گروید در بخشی از نامهاش مینویسد: بسیاری از مردم ما در ژاپن در واقعه هیروشیما و نابودی و مجروح و مقتول شدن هزاران انسان، حتی ادیان خود را از دست دادند زیرا این حمله وحشیانه از سوی کشوری به ما صورت گرفت که از خدا و از مسیح و مذهب دم میزد ـ یعنی آمریکا ـ جمعی از در گذشتگان آن فاجعه از نزدیکان خود من بودند لذا من از جنگ و خشونت نفرت دارم و به رحم و عدالت و احسان و ایمان به خدای رحیم و عادل کشش دارم… برای من بیان شد که نخستین آیهای که بر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) نازل شد، بسم الله الرحمن الرحیم است که در آن دو بار از رحمت خداوند سخن به میان آمده است و یکصد و چهارده بار در قرآن تکرار گردیده و هر مسلمانی علاوه بر ضرورت قرائت آن در نمازهایش قبل از شروع هر کار باید بسم الله الرحمن الرحیم بگوید… و من برای همین امور حیاتی مسلمان شدهام.
منبع:سبطین
خاطره پدر علامه مجلسی؛ درباره استجابت دعای والدین در حق فرزند، به عنوان یک شاهد تاریخی، بسیار قابل تأمل است. آن جناب میگوید:
در سحرگاهی پس از به پایان رساندن نماز شب و به هنگام مناجات با پروردگار، حال خوشی دست داد که دریافتم اگر در آن هنگام درخواستی نمایم، اجابت خواهد شد. اندیشیدم که چه دعا و درخواستی نمایم که ناگاه صدای گریه محمد باقر از گهوارهاش بلند شد. بی درنگ گفتم: «پروردگارا، به حق محمد و آل محمد (صلوات الله علیه و آله) این کودک را از مبلّغان دینت، ناشران احکام پیامبرت و از یاران امام زمانت قرار ده و در این راه او را به توفیقهای بی پایان نایل گردان!»
سرافرازی شیعه در طول تاریخ مدیون تلاشهای احیا گرانه علامه محمد باقر مجلسی؛ است.
از این رو والدینی که میخواهند در «تربیت مهدوی» فرزندانشان موفق باشند و فرزندانی عاشق خدا، قرآن و اهلبیت: تربیت نمایند و آن گاه مهدی یاورانی رشید را به تاریخ بشر هدیه نمایند، باید از عامل دعا در حق فرزندانشان کمال استفاده و بهره را ببرند.
منبع: خانواده و تربیت مهدوی، آقا تهرانی و حیدری کاشانی
حقيقت اين است که مردان ا ز زنان حسودترند اما مردان بسترهاي اجتماعياي دارند كه حسادت خود را به عنوان رقابت جلوه دهند؛ در حالي که زنان معمولا از چنين امکاني محروماند؛ مثلا اگر مردي اتومبيلاش را عوض كند، ميتواند بگويد که اتومبيل جديد امكاناتاش بهتر از اتومبيل قبلي است اما اگر زني گردنبندش را عوض كند، معمولا اطرافيان ميگويند انگيزهاش چشم و همچشمي با ديگران بوده است!
منبع:www.salamat.com
در درجه اول، بايد نحوه تفکر و نگرش خود را تغيير دهيم. بايد در خودمان انگيزه ايجاد کرده و اثرات منفي حسادت را به خود يادآوري کنيم. بايد متوجه منافع حسادت نکردن باشيم؛ منافعي مانند داشتن يک زندگي توأم با آسايش. سبکي و زشتي اين ضعف و حرکات ناشي از آن را مرتبا به ياد آوريم. به خودمان تلقين کنيم که هرگز نسبت به هيچکس حسادت نکنيم. به نعمتها و امتيازها و نقاط مثبت خودمان بيشتر توجه کنيم. روي ارزشها تعمق کنيم و از خودمان بپرسيم که اصلا موضوع مورد فکر ما چهقدر ارزش دارد؟ با کار کردن روي عدم دلبستگي، حسادت خودمان را فرو بنشانيم. به عدالت خداوند و استحقاق خودمان بينديشيم. از رقابتهاي بيثمر بپرهيزيم. وقتي دچار حسادت ميشويم آن را مديريت کنيم؛ به اين ترتيب که تواناييهاي خودمان را شناخته و در جهت آن حرکت کنيم و اگر نتيجهاي حاصل نشد، از روانشناس يا روانپزشک کمک بگيريم تا مشکلمان ريشهيابي و راههاي رفع آن روشن شود.
در درجه اول، بايد نحوه تفکر و نگرش خود را تغيير دهيم. بايد در خودمان انگيزه ايجاد کرده و اثرات منفي حسادت را به خود يادآوري کنيم. بايد متوجه منافع حسادت نکردن باشيم؛ منافعي مانند داشتن يک زندگي توأم با آسايش. سبکي و زشتي اين ضعف و حرکات ناشي از آن را مرتبا به ياد آوريم. به خودمان تلقين کنيم که هرگز نسبت به هيچکس حسادت نکنيم. به نعمتها و امتيازها و نقاط مثبت خودمان بيشتر توجه کنيم. روي ارزشها تعمق کنيم و از خودمان بپرسيم که اصلا موضوع مورد فکر ما چهقدر ارزش دارد؟ با کار کردن روي عدم دلبستگي، حسادت خودمان را فرو بنشانيم. به عدالت خداوند و استحقاق خودمان بينديشيم. از رقابتهاي بيثمر بپرهيزيم. وقتي دچار حسادت ميشويم آن را مديريت کنيم؛ به اين ترتيب که تواناييهاي خودمان را شناخته و در جهت آن حرکت کنيم و اگر نتيجهاي حاصل نشد، از روانشناس يا روانپزشک کمک بگيريم تا مشکلمان ريشهيابي و راههاي رفع آن روشن شود.
منبع:www.salamat.com
احکام اسلام باید پیاده شود، منتها از مسئولان شروع می شود. اگر مسئول پایبند به اسلام باشد و قانون اسلامی را پیاده کند دیگران هم از او یاد می گیرند، می شود «الناس علی دین ملوکهم»… اما اگر مسئولان اسلام را پیاده نکردند مردم هم اسلام را پیاده نخواهند کرد، هر چه هم عمر بگذرد اسلام پیاده نمی شود و آثار پیاده نشدن اسلام هم ظاهر می شود. زنها حجاب را رعایت نمی کنند، مردم نماز نمی خوانند و روزه نمی گیرند.
آیت الله خوشوقت (ره)
آیة الله العظمی بهجت حفظه الله :
دعاى تعجيل فرج دواى دردهاى ما است، در روايت است كه: در آخر الزمان همه هلاك مىشوند، « إِلاّ مَنْ دَعا بَالْفَرَجِ. »(1) مگر كسانى كه براى [تعجيل] فرج دعا كنند.
ائمّه ى ما ـ عليهمالسّلام ـ با اين بيان خيلى به اهل ايمان و شيعيان عنايت كرده اند تا خود را بشناسند. علامت گذارى براى آنها است، يعنى اگر براى فرج دعا مى كنيد، علامت آن است كه هنوز ايمانتان پا برجاست.
دستورهاى عجيب و غريب ديگر هم داده اند، زيرا در آخرالزمان گرفتارى اهل ايمان خيلى سخت مى شود به حدّى كه در روايت آمده است:
« بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْما وَ جَوْرا. »(2) بعد از آن كه زمين از جور و ستم پر مى شود.
و شايد در روايت وارد شده باشد كه: « يُنْكِرُهُ أكْثَرُ مَنْ قالَ بإِمامَتِهِ! »(3) بيشتر كسانى كه اعتقاد به امامت آن حضرت دارند، او را انكار مىكنند.
يعنى بيشتر مردم از اعتقاد وايمان به امامت بر مى گردند.
هم چنين فرموده اند كه در آخرالزمان اين دعاى فرج را كه دعاى تثبيت در دين است، بخوانيم:
« يا أللّهُ، يَا رَحْمانُ، يَا رَحيمُ، يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ، ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دينِكَ. »(4)
اى خدا، اى رحمت گستر، اى مهربان، اى زير و رو كننده ى دلها، دل مرا بر دينت ثابت و استوار گردان.
يعنى آن مرتبه اى از ايمان را كه به من منّت نهادى، حفظ كن، نه اين كه مسلمان باشد و به همان باقى باشد، چون اين معنا تثبيت در دين نيست.
اين توسّلات، عزادارىها، سوگوارىها و زيارت قبور اهلبيت ـ عليهمالسّلام ـ علامت آن است كه اهل ايمان به آنها اتّصال و الصاق دارند و هنوز از آنها منحرف نشده اند؛ لذا كفّار و دست نشانده هاى آنها دستور داشتند كه بين مسلمانان و قرآن ـ تا چه برسد به مساجد و تكايا و مجالس عزا و روضه خوانى ـ جدايى بيندازند، زيرا همه ى اينها ضدّ خواسته هاى سلاطين جور بود، لذا فرمان هدم قبور يا تعطيلى مجالس روضه خوانى را دادند.
روز هشتم ماه شوّال كه روز هدم قبور ائمه ى بقيع ـ عليهمالسّلام ـ است قاعدتا روز تعطيلى حوزه ى علميه نجف بود، ولى ما كم كم عادت كرديم و براى ما عادى شد.!
پی نوشت ها :
1. عبارت حديث به اين صورت است: « إِلّا مَنْ دَعا بِدُعاءِ الْغَريقِ »؛ (مگر كسى كه دعاى غريق را بخواند.) ر.ك: بحار الانوار، ج 52، ص 133 و 148؛ ج 92، ص 326؛ اعلام الورى، ص 432؛ الصراط المستقيم، ج 2، ص 228؛ غيبة النعمانى، ص 159؛ كمال الدين، ج 2، ص 348 و 351؛ منتخب الانوار، ص 80، مهجّ الدّعوات، ص 332، در ذيل برخى از اين روايات بيان شده است كه مقصود از دعاى غريق، دعاى آينده: « يا أَللّهُ يا رَحْمانُ يا رَحيمُ… » است.
2. بحار الانوار، ج 3، ص 80؛ ج 36، ص 358؛ طرائف، ج 1، ص 177.
3. « لاِءَنَّهُ يَقُوُم بَعْدَ… ارْتِدادِ أَكْثَرِ الْقائِلِينَ بِإِمامَتِهِ. »؛ (زيرا او بعد از… بازگشت بيشتر معتقدان به امامتش قيام مىكند.) بحار الانوار، ج 51، ص 30، 157؛ ج 52، ص 23؛ اعلام الورى، ص 436، 439؛ الخرائج، ج 3، ص 1171؛ الصراط المستقيم، ج 2، ص 230، 231؛ كشف الغمّة، ج 2، ص 526؛ كفاية الاثر، ص 283؛ كمال الدين، ج 2، ص 378، 384، منتخب الانوار، ص 39.
4. بحار الانوار، ج 52، ص 148؛ ج 92، ص 326؛ اعلام الورى، ص 432؛ كمال الدين، ج 2، ص 351؛ منتخب الانوار، ص 80؛ مهج الدعوات، ص 332."[1]
<< 1 ... 42 43 44 ...45 ...46 47 48 ...49 ...50 51 52 ... 66 >>