مدرسه علمیه فاطمیه س سرابله

چقدر بعضی آدما راحت دروغ میگن 

اینقدر راحت که نمیدونی عکس العملت در مقابلشون چی باشه، هنگ میکنی و یک سکوت طولانی….

به نظرم دروغ، صفت زشتیه که شخصیت را خرد میکنه و هویت انسان را بی ارزش، مخصوصا وقتی گوینده ی دروغ یه مرد باشه؛ وقتی که ادعای مرد بودن میکنه 

اَلايمانُ أَن تُؤثِرَ الصِّدقَ حَيثُ يَضُرُّكَ عَلَى الكَذِبِ حَيثُ يَنفَعُكَ؛

(نشانه) ايمان، اين است كه راستگويى را هر چند به زيان تو باشد بر دروغگويى، گرچه به سود تو باشد، ترجيح دهى.

نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 556 ، حكمت 458

امام صادق (ع) فرمود :

روزه ماه رمضان ذخیره بنده برای روز قیامت است ، هیچ بنده ای در ماه شعبان روزه زیاد نمی گیرد مگر اینکه خداوند امور معیشتی اش را اصلاح میگرداند و شر دشمنش را بر طرف می نماید ، هرکس یک روز از ماه شعبان را روزه بگیرد کمترین پاداشش این است که بهشت بر او واجب میگردد.

منبع: فضایل ماه رجب ، شعبان رمضان ؛ صفحه ۳۹

عباس روز خواستگاری دو برگه به همراه خود آورده بود که روی آن چیزهایی که در زندگی آینده برایش مهم بود را تیتروار نوشته بود.

او به داشتن یک زندگی ساده و تهیه وسایل زندگی از کالاهای ایرانی تأکید بسیاری داشت.

داشتم یه سخنرانی با موضوع موفقیت مالی به شیوه ی بزرگان گوش می کردم

چیزی که توی این سخنرانی توجهما به خودش جلب کرد، نحوی تقسیم درامدی بود که هر فرد ماهیانه بدست میاره 

در این تقسیم بندی 5 درصد از درامد هر ماه کمک به فقرا و صدقه اختصاص می یافت و

سخنران علت چنین اختصاصی را آرامش و احساس خوب داشتن، می دانست 

در تمام ارتباطات اگر بتوانید به افراد دیگر همانطور که هستند،

بدون هیچ گونه توقع و انتظار و متعلقات عشق بورزید، از زندگی خود معنا و مفهوم آرامش و آسایش حقیقی را درک خواهید کرد.

عشق حقیقی یعنی شما به انسانی دیگر همانطور که هست، عشق بورزید نه آنطور که خود از او توقع دارید

برای هر کدام از ما فقط یک زندگی وجود دارد

و آن زندگی خود ماست 

طبیعت دست نخورده، بهترین داروی شفابخش هر بیماری است

هرگاه در زندگی احساس کردید به هر علتی وضع روحی یا فیزیکی خوبی ندارید،

به طبیعت پناه ببرید تا بتوانید آرامش درونتان را به دست آورید. 

دلیل اینکه زمان کنونی را اکنون می نامند

این است که، این لحظه مثل هدیه ایی است

که می توانید آن را باز کنید و از آن نهایت لذت را ببرید و آن را پرورش دهید؛

با آن بازی کنید و سپس آن را به صورت خوشایند و مطلوب کشف نمایید.

بی قرار 

سه شنبه ای که تو را بی گدا می گرید 

سکوت کرده ولی بی قرار می گرید

صدای آتیه جمعه نیامده است 

که وقت آمدنش زار زار می گرید

سه شنبه منتظر صبح جمعه است و سه شنبه

مدام از غم این انتظار می گرید 

درست در وسط هفته ها نشسته، ولی 

برای درد خودش یک کنار می گرید 

دل سه شنبه برای تو خون شده است ببین

سکوت می کند و جمعه وار می گرید….

شاعر: سودابه مهیجی

حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به اصحاب فرمودند:
آیا شما را از بدترین و شرورترینتان خبر بدهم که کدامند؟
گفتند: آری،یا رسول‌الله.

فرمودند:

1- کسانی که بین مردم نمّامی و سخن‌چینی می‌کنند.

2- کسانی که بین دوستان تفرقه و جدایی می‌افکنند.

3- کسانی که برای انسان‌های پاک و بی‌عیب، عیب‌جویی و عیب‌تراشی می‌کنند.

4- کسانی که اهل عفو و بخشش نبوده و عذر و تقصیر دیگران را نپذیرند.

5- کسانی که به زیردستان خود ستم کنند.

6- کسانی که خیرشان امیدی نیست و از شرشان ایمنی نباشد.

7- کسانی که فحاش و بدزبان باشند و دیگران را همیشه و بی‌جهت سبّ و لعن نمایند.

منبع:کافی، ج2، ص 369، خصال، ج 1، ص 183، ح 249، مکارم الاخلاق، ص 44

وقتی گیلاس با بند باریکش به درخت متصل است همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند..

باد باعث طراوتش میشود آب باعث رشدش میشود و آفتاب پختگی و کمال میبخشد

اما … به محض پاره شدن آن بند و جدا شدن از درخت، آب باعث گندیدگی باد باعث پلاسیدگی 

و آفتاب باعث پوسیدگی و ازبین رفتن طراوتش میشود..

بنده بودن یعنی همین، یعنی بند به خدا بودن، که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل در نابودی ما مؤثر خواهد بود.

به خودت بیا …
لیاقتِ تو بیشتر از این هاست که توقف کنی و خودت را برای افرادِ حقیری که تو را بی بهانه قضاوت می کنند توضیح دهی …

اینها اگر قرار بود بفهمند که قضاوت نمی کردند !!

هیچ کس به اندازه ی خودت به مسائل و دغدغه هایت اِشراف ندارد …
این تو هستی که باید درست را از نادرست تشخیص بدهی و گام برداری …

منطق هم همین را میگوید؛
این که در زندگیِ هرکسی ، تصمیم گیرنده و قاضی ، خودش است و خدایش… ، “نه مردم” !

قضاوتت که کردند ، خودت را به نشنیدن بزن
و با بیخیالیِ تمام ، راهت را ادامه بده ،
کاری که تمامِ انسانهایِ موفقِ تاریخ کرده اند !!

شبکه سه، ساعت 8 شب یک سریال داره پخش میشه به نام آنام 

در این سریال تو یکی از سکنساش که محمد علی داشت با مادرخوندنش سر ازدواج و فاصله طبقاتی حرف میزدند یه تیکه ای گفتند که عجیب فکرما مشغول کرد

محمد علی گفت: « پدر دختری که خواستگاری کردم، مدیر شده و فاصله طبقاتیمان زیادتر شد»

مارال جواب داد:« فوق لیسانستا میخوندی که تو هم بالاتر می رفتی»

محمد علی در آمد و گفت:« دیگه کسی با درس خوندن بالاتر نمیره، همه یک شبه میلیاردر میشن»

مارال جواب داد: « اون آقا دکتراشم گرفته »

محمد علی گفت:« با مدرک دکترا مدیر نشده»

مارال نفس عمیقی کشید و گفت:« خدا لعنت کند کسی که قبح حلال و حرام را برای جوان ها شکست» 

واقعا راست میگفت، وقتی خیلیاها دارند یک شبه، راه هزار ساله را می روند چطور انتظار داریم جوان ها معنای حلال و حرام را بفهمند؟؟؟ بعید نیست که انسان یک شبه ثروتمند بشه مثلا یه ارث خوب بهت برسه یا اینکه برنده یه مبلغ هنگفت بشی و … ولی تعداد راه های حلالش، حداقل برای ذهن ما از چندتایی بیشتر، بالاتر نمیره

چیز مشترکی که از مطالعه ی زندگینامه شهدا فهمیدم اینه که رو حرام و حلال زندگیشون حساس بودند؛ مخصوصا شهید برونسی 

حاج خانم که ریز ریز حرف میزد، بچه ها هم ریز ریز گریه میکردند

اشتباه نشه! روضه نمی خوند فقط حرف میزد شبیه حرف مادر دختری، دلسوزانه بود، نصحیت نمی کرد، فقط تلنگر میزد 

تلنگر میزد که یادمون نره آخر کارمون مرگه….پی حرفاشا که میگرفتی میرسیدی به توسل به ائمه مخصوصا توسل به حضرت زهرا 

گفت برای مادراتون خوب دختری کنید چقدر این حرف شبیه حرف پدرم بود که بهم گفت:« حالا که داری میری دانشگاه دانشجوی خوبی باش. سنگین برو سنگین بیا » با اینکه کم سن بودم و شاید معنای حقیقی سنگین بودن را نمی فهمیدم؛ اما در دوران دانشجویی هر وقت یاد این حرف پدرم میفتادم، عزمما جزم میکردم که سنگین باشم به معنایی که فهمیده بودم که چادرما محکم بگیرم که از پسرا جزوه نخوام و نگیرم، سوار هر ماشینی نشم، با دختر بدا دوست نشم…

حرف حاج خانم که گفت «برای دختراتون مادری کنید» به دلم نشست گویا به این جمله خیلی وقته نیاز داشتم

اما بچه: بچه ها را  تا به حال به این آرومی ندیده بودم، انگار حرفاش برای اونها هم، حکم مرهم داشت مخصوصا وقتی که یاد کرد از مادرهایی که در قید حیات نیستند این جا بود که طلبه هایی که مادرشون فوت شده  بود، صورتشون بیشتر خیس شد؛ اما این اشک ها یه کتاب قطور از نصیحت و تذکر بود ….

من و حاجخانم مهمان بچه ها بودیم چون  حساب و کتاب مالی مدرسه طول کشید و توفیق اجباری شد تا شب پیش بچه ها باشیم و در دعای توسلشون شرکت کنیم  

و  دعای توسل پلی شد برای شنیدن حرف هایی که دلسوزانه بود که یاد حساب و کتاب مادری دختری بیفتیم، که با خود حساب و کتاب کنیم کجا برای مادرمون دختری نکردیم، کجا لازمه  ازشون عذر خواهی کنیم  و ….

« انسانی که به انجام کارهای بسیار سخت و طاقتفرسا مشغول است

و آن کار را به نحو احسنت انجام می دهد،

هرگز عزت نفس و اعتماد به نفس خویش را از دست نخواهد داد.»

«همه ی آنچه خدا آفریده و همه آنچه خلق نموده، خوب و مفید است»

اگر این عبارت را به درستی مورد بررسی قرار بدهیم و آن را  درک کنیم 

در این صورت است که هیچ چیزی در زندگی مشکل محسوب نمی شود