بر اساس آخرين تحقيقات، در هنگام خنديدن حداقل ميزان 4 هورمون که در زمان استرس و عصبانيت ترشح مي شوند، در بدن ما کاهش مي يابد.
هر انسان بالغ به طور متوسط روزي 17 بار مي خندد و با اين کار به سلامت روان خود کمک مي کند.
مشکلات مختلفي مثل مشکلات اقتصادي، ماشيني شدن زندگي، ترافيک، مشکلات خانوادگي، استرس هاي شغلي و… تاثير منفي بر سلامت روان دارند و خنده يکي از مهم ترين عوامل برطرف کننده تنشها و استرسهاست.
محققان معتقدند بيش از 80 درصد بيماري هاي متداول در زندگي، بيماري هاي روان تني هستند، يعني بيماري هايي جسمي که منشا عصبي و فکري دارند، اما متاسفانه بيشتر مردم اين نوع بيماري ها را با بيماري هاي جسمي محض اشتباه مي گيرند و فقط از دارودرماني استفاده مي کنند. اين در حالي است که خنديدن و داشتن يک روحيه شاد، در درمان اين نوع بيماري ها (حداقل به ميزان 30 درصد) تاثيرگذار است.
حق زبان ، منزّه داشتتن آن از زشت گویى و عادت دادنش به خوبى و هر فروگذاشتن زیاده گویى هاى بیهوده و نیكى به مردم و خوب گفتند درباره آنان است
امام باقر(علیه السلام) می فرمایند زبان تو کلید هر کار خیر و کلید هر کار شر است، لکن آن را زندان کن و آن جایی که به دردت می خورد و سبب نجات تو است بازش کن و در غیر آن در زندان نگه اش دار؛ بسیاری از معصیت ها احتیاج به خرج کردن و مقدمات دیگر دارد و همه جا ممکن نیست اما گناهان زبان در همه جا و بدون هیچ خرجی انجام شدنی است لکن تنها احتیاج به شنونده دارد.
به عنوان مثال: یک مطالعه نشان داد که در 88 فرد مسیحی بزرگسال، تکرار یک دعای کوتاه به مدت 10 دقیقه در روز، در یک دوره زمانی 1 ماهه موجب کاهش علایم افسردگی می شود.
یک بررسی دیگر ثابت کرد که رفتن به اماکن مذهبی مانند کلیسا، 1 بار در هفته یا بیشتر، در پیشگیری از ابتلا به افسردگی نقش دارد. حضور در این اماکن به ویژه برای کودکان از اهمیت بالایی برخوردار است. دراین مطالعه مشخص شد که حضور منظم در کلیسا خطر افسردگی را در کودکان و نوجوانان به میزان 20 درصد کاهش می دهد.
دو مطالعه دیگرنیز حاکی از این است که مدیتیشن و مراقبه به کاهش علایم افسردگی کمک میکند. تمرین های معنوی و دعا همچنین در بهبود بیماری های مزمن نقش دارند. در یک مطالعه بر روی 450 فرد مبتلا به ایدز مشاهده شد که اعتقاد به یک قدرت برتر و ارتباط با او، میزان ابتلا به افسردگی در این بیماران را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد و سبب افزایش امید به زندگی در آنان می شود.
در آن چند عمل مستحبّ است: اوّل: غسل نمودن در آب جارى، و بر سر ريختن سى كف دست آب، كه در تمام طول سال باعث ايمنى از همه دردها و بيماريهاست.
دوم: كفى از گلاب به روى خويش بزند، تا از خوارى و پريشانی نجات يابد و قدرى هم به سر خود بمالد، تا در آن سال از سرسام [در برخى نسخه ها: برسام، به معنى بيمارى سينه] ايمن گردد.
سوّم: دو ركعت نماز اول ماه را بجا آورد و صدقه بدهد.
چهارم: دو ركعت نماز بخواند، در ركعت اول سوره هاى «حمد» و «انّا فتحنا» را و در ركعت دوم سوره «حمد» و هر سوره ديگرى را كه بخواهد بخواند، تا حق تعالى در آن سال بديها را از او دور سازد، و تا سال آينده در پناه خدا باشد.
پنجم: پس از طلوع فجر اين دعا را بخواند:
اللَّهُمَّ قَدْ حَضَرَ شَهْرُ رَمَضَانَ وَ قَدِ افْتَرَضْتَ عَلَيْنَا صِيَامَهُ وَ أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرْآنَ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ اللَّهُمَّ أَعِنَّا عَلَى صِيَامِهِ وَ تَقَبَّلْهُ مِنَّا وَ تَسَلَّمْهُ مِنَّا وَ سَلِّمْهُ لَنَا فِي يُسْرٍ مِنْكَ وَ عَافِيَةٍ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ .
خدايا ماه رمضان رسيد، تو روزه اش را بر ما واجب نموده اى، و قرآن را در آن برای هدايت مردم، و دلايل روشنى از هدايت و شناسايى از باطل نازل كرده اى.
خدايا ما را بر روزه اش يارى كن، و آن را از ما بپذير، و اين ماه را از ما به سلامت دريافت كن، و آن را براى ما از سوى خويش در آسانى و عافيت سالم بدار، همانا تو بر هرچيز توانايى.
ششم: دعاى چهل وچهارم صحيفه كامله را اگر در شب قبل نخوانده بخواند.
هفتم: علاّمه مجلسى در «زاد المعاد» فرموده كه شيخ كلينى و شيخ طوسى و ديگران به سند صحيح روايت كرده اند كه حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود: در ماه مبارك رمضان در آغاز سال، يعنى روز اول اين ماه - چنان كه علما فهميده اند - اين دعا را بخوان، و فرمود: هركه اين دعا را براى رضای خدا، و بدون آميختگى با اغراض ناپسند و ريا بخواند، در آن سال فتنه و گمراهى و آفتى كه به دين يا بدنش ضرر برساند به او نرسد، و حق تعالى او را از شرّ آنچه از بلاها در آن سال واقع مى شود حفظ مى نمايد.
و دعا اين است:
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي دَانَ لَهُ كُلُّ شَيْ ءٍ وَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ وَ بِعَظَمَتِكَ الَّتِي تَوَاضَعَ لَهَا كُلُّ شَيْ ءٍ وَ بِعِزَّتِكَ الَّتِي قَهَرَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ وَ بِقُوَّتِكَ الَّتِي خَضَعَ لَهَا كُلُّ شَيْ ءٍ وَ بِجَبَرُوتِكَ الَّتِي غَلَبَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ وَ بِعِلْمِكَ الَّذِي أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْ ءٍ يَا نُورُ يَا قُدُّوسُ يَا أَوَّلا قَبْلَ كُلِّ شَيْ ءٍ وَ يَا بَاقِيا بَعْدَ كُلِّ شَيْ ءٍ يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ وَ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ النِّقَمَ وَ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَقْطَعُ الرَّجَاءَ وَ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُدِيلُ الْأَعْدَاءَ وَ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَرُدُّ الدُّعَاءَ وَ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي يُسْتَحَقُّ بِهَا نُزُولُ الْبَلاءِ،
در آن چند عمل است :
اول: آنکه طلب هلال کند و بعضى استهلال این ماه را واجب دانستهاند .
دوم: چون رؤیت هلال کرد ،اشاره به هلال نکند بلکه رو به قبله کند و دستها را به آسمان بلند کند و خطاب کند هلال را و بگوید:
رَبِّی وَ رَبُّکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَیْنَا بِالْأَمْنِ وَ الْإِیمَانِ وَ السَّلامَةِ وَ الْإِسْلامِ وَ الْمُسَارَعَةِ إِلَى مَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی شَهْرِنَا هَذَا وَ ارْزُقْنَا خَیْرَهُ وَ عَوْنَهُ وَ اصْرِفْ عَنَّا ضُرَّهُ وَ شَرَّهُ وَ بَلاءَهُ وَ فِتْنَتَهُ
سوم: بخواند دعاى چهل و سوم صحیفه کامله را در وقت رؤیت هلال.
چهارم: مجامعت با حلال خود کند و این از خصوصیات این ماه است و الا در ماههاى دیگر جماع در شب اول مکروه است
پنجم: غسل شب اول ماه کند (و روایت شده که: هر که در شب اول ماه رمضان غسل کند خارش بدن به او نرسد تا ماه رمضان آینده)
ششم: در نهر جارى غسل کند و سى کف آب بر سر بریزد تا با طهارت معنوى باشد تا ماه رمضان آینده
هفتم: زیارت قبر امام حسین علیه السلام کند تا گناهانش ریخته شود و ثواب حجاج و معتمرین آن سال را دریابد
هشتم: از این شب ابتدا کند به خواندن هزار رکعت نماز این ماه به نحوى که در آخر قسم دوم ذکر شد
نهم: دو رکعت نماز کند در این شب در هر رکعت حمد و سوره انعام بخواند و سؤال کند که حق تعالى کفایت کند او را و نگاه دارد او را از آنچه مىترسد
رجوع کنید به مفاتیح الجنان
یکی از مهمترین مشکلاتی که بشر در آخرالزّمان با آن سخت دست به گریبان است، مسائل و مشکلات اقتصادی است. نابسامانی عظیم اقتصادی در سرتاسر جهان به وقوع میپیوندد و زنان از این واقعه شوم، در امان نخواهند بود؛ بلکه بیشترین ضربه را آنها خواهند خورد.
امام صادق(علیه السلام) در بیان نشانههای ظهور میفرمایند: «بعضی از مردان را میبینی که از راه فساد زنان خود ارتزاق میکنند.»
حضرت علی(علیه السلام) در بیان نشانههای ظهور میفرمایند: «زنان در آخرالزّمان به خاطر حرص به دنیا در کسب و کار همسران خود شرکت مینمایند.»
امام علی(علیه السلام) میفرمایند: «ظاهر میشود در آخرالزّمان که بدترین زمانهاست، زنانی که در عین لباس پوشیدن لخت و عور هستند.»
منبع:
محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص 259.
لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص 428
١ـ با طهارت و وضوء بودن.
٢ـ رو به قبله بودن افضل است.
٣ـ اقرار به گناه و عصیان.
٤ـ خویشاوندان و دردمندان را در نظر داشتن
. ٥ـ اعتقاد به خدا و صفات او.
٦ـ حسن ظن به خدا.
٧ـ خشوع و توجّه به معانی.
٨ـ اندیشه و تفكر و پند گرفتن از مضمون و محتوای دعا.
٩ـ تصفیه باطن از آلودگی.
10 ـ اخلاص.
حضرت علاّمه حسن زاده آملی حفظه الله مى فرمايند: بعد از نماز صبح جمعه 17 شهريور 1348 در حال توجه نشسته بودم ، پس از برهه اى بدنم به ارتعاش آمد ولى خفيف بود.
بعد از چند لحظه اى شنيدم شخصى با زبانى بسيار شيوا و شيرين اين آيه كريمه را قرائت مى كند :
انّ الله و ملائكته يصلّون على النّبى يا ايّها الّذين آمنوا صلّوا عليه و سلّموا تسليما .
ولى من آن شخص را نمى ديدم ، و من هم با شنيدن آن آيه صلوات مى فرستادم . در آن حال يكى به من گفت : بگو يا رسول الله و من پى در پى مى گفتم يا رسول الله ، و پس از آن با جمعى از مخلوق خاص محشور شدم كه گفت و شنود بسيارى با هم داشتيم .
بعد از آن كه از آن حال باز آمدم متنبه شدم كه تلاوت آيه فوق از اين جهت بود كه روز جمعه بود، و ذكر صلوات در اين روز بسيار وارد شده است .
واژه تنبلي که گاهي به جاي واژه هاي ديگري مانند: کسالت، تن پروري، راحت طلبي، بطالت، سستي وفتور به کار مي رود، از رذايل اخلاقي است ونشانگر کراهت از کار، کاهلي، تن آسايي، طفره رفتن واز کار در رفتن و مشابه آنها است.
تنبلي و راحت طلبي يکي از مصداق هاي بزرگ هواي نفس و مانع بزرگي براي خودسازي و پيشرفت در زندگي است. شما اگر بخواهيد خودسازي کنيد، بايد بدانيد که با راحت طلبي و تنبلي هرگز به اين کار موفق نمي شويد. حتما بايد با راحت طلبي جهاد کنيد و اين مانع بزرگ را از سر راه خود برداريد.
در روایتی که مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار، جلد 94، صفحه 73 آورده است، امام رضا (ع) در جمعه آخر ماه مبارک شعبان خطاب به اباصلت اعمالی را که برای آماده شدن و استقبال از ماه مبارک رمضان شایسته است انسان آن را انجام دهد، چنین برشمرده است:
1. زیاد دعا کردن َ (أَکْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ).
2. زیاد استغفار کردن (وَ الِاسْتِغْفَارِ).
3. زیاد تلاوت قرآن کردن (فَاسْتَقْبِلِ الشَّهْرَ بِالْقُرْآن).
4. توبه از گناهان (وَ تُبْ إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکَ).
طبق روایت امام رضا(ع) چهار عمل مذکور باعث می شود انسان با اخلاص وارد ماه مبارک رمضان شود.
5. ادای تمام امانت¬هایی که به گردن انسان است (َ لَا تَدَعَنَّ أَمَانَةً فِی عُنُقِکَ إِلَّا أَدَّیْتَهَا)
6. بیرون ریختن تمام کینه هایی که از مومنین در قلب انسان وجود دارد (وَ لَا فِی قَلْبِکَ حِقْداً عَلَى مُؤْمِنٍ إِلَّا نَزَعْتَه)
7. ریشه کن کردن گناهان از دل (وَ لَا ذَنْباً أَنْتَ مُرْتَکِبُهُ إِلَّا قَلَعْتَ عَنْهُ)
8. تقوای الهی پیشه کردن (وَ اتَّقِ اللَّهَ)
9. توکل بر خدا در امور پنهان و آشکار (وَ تَوَکَّلْ عَلَیْهِ فِی سِرِّ أَمْرِکَ وَ عَلَانِیَتِهِ)
10. زیاد خواندن این دعا: اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ.
نمازهای مستحبی روزانه «نوافل یومیه» را به خود واجب كرده بود و تا آخر عمر آن را بجا می آورد. ادعیه و مناجات و قرائت قرآن همراه با تأمّل و حال معنوی به ویژه سحرگاهان از كارهای روزانه اش به شمار می رفت و این عمل را به صورت دستورالعمل اخلاقی به دیگران نیز توصیه می كرد. آن را دستورالعمل استادش مرحوم آیت الله شیخ مجتبی قزوینی به دیگران هم می دانست. او آیت الله محمدباقرملکی میانجی از جمله شخصیت های بزرگ جامعه اسلامی بود که روحش شاد باد
نهضت جنگل، قیامی مردمی بود که در یکی از حساس ترین دوره های تاریخی ایران شکل گرفت. این نهضت، از جنگل های گیلان آغاز شد و سپس روستاها و شهرهای این استان را دربرگرفت و هفت سال ادامه یافت. رهبر نهضت جنگل، میرزا کوچک خان، طلبه آزادمنش و انقلابی و فردی فروتن، خوش برخورد و پای بند به اجرای دستورهای دینی بود. نهضت جنگل با حمله نیروهای دولتی سرکوب شد، ولی نام میرزا و مقاومت های مردانه اش در برابر ستم و تجاوز، در خاطر مردم ایران زنده و جاوید ماند و الگویی برای مبارزان بعدی گردید.
مجله الکترونیکی چارقد: هنگامی که در سال 1265 هجری شمسی، در خانوادهی حاج سید محمدعلی امینالتجار اصفهانی، دختری به دنیا آمد، هیچکس گمان نمیکرد که روزی مقام و منزلت علمی و عرفانی او به جایی برسد که بزرگانی از علما و عرفا حضور در محضر این دختر را مایه فیض و افاده بدانند و علما و دانشمندان بسیاری از کشورهای اسلامی برای دیدار و گفتگو، به نزد وی بیایند.
حاجیهخانم سیده نصرت بیگم امین، که اکنون با نام بانو امین شناخته شده است، فرزند پدری مومن و سخاوتمند و مادری متعبد و خیرخواه بود که پس از سه فرزند پسر، به دنیا آمد.
در حالیکه فضای فرهنگی حاکم بر آن زمان به گونهای بود که کمتر خانوادهای به خود اجازه میداد که دخترش را برای کسب علم و دانش به مدرسه یا مکتب بفرستد و حتی بسیاری فراگیری خط و خواندن و نوشتن را برای دختران جایز نمیدانستند، با روشنبینی و تشویق مادر بزرگوار خانواده، سیده نصرت چهارساله برای آموزش قرآن و یادگیری خواندن و نوشتن، در فضایی همراه با رعب مکتبخانهها و خانم معلم پیری که همیشه چوب بلند تنبیه در دست داشت و نصرت کوچک را «گوشت ناپز» میپنداشت، راهی مکتب میشود.
این بانوی شریف که نسب پاکش با سی واسطه به امام علی بن ابیطالب (ع) میرسد، همزمان با تحصیل علم، در سن 15 سالگی با پسرعموی خود به نام «حاج میرزا» و ملقب به «معینالتجار»، که از بازرگانان سرشناس اصفهانی بود ازدواج میکند. این در حالی است که پذیرش مسئولیت سنگین خانهداری و پرورش فرزندان، هیچگاه مانع از ادامه تحصیل وی نمیشود. حتی مرگ هفت فرزند خویش را ابتلا و آزمایش الهی دانسته و اجازه نداد که این قبیل مسائل مانع کسب فیوضات علمی او شود.
از پشتکار این بانوی بزرگ در امر فراگیری علم چنین نقل کردهاند که در زمان جنگ جهانی اول، دو فرزند کوچک او به فاصله چند روز فوت کردند و به همین دلیل استادشان آیتالله نجف آبادی سه روز درس را تعطیل میكنند و به خانهشان نمیروند؛ روز چهارم بانو امین، به دنبال استاد میفرستند و وقتی ایشان میآیند، علت تعطیلی درس را سوال میکنند. آیتالله نجف آبادی میگویند كه من شرمم میشود كه بچهتان تازه از دنیا رفته برای درس بیایم و بانو امین پاسخ میدهد: من پیش خدا شرمم میشود كه سه روز است چیزی نخواندهام. خدا یك چیزی به من داد خودش هم گرفت.
نکتهي قابل توجه و مهم آن است که بانو امین، به گونهای برنامهریزی نموده بود که برنامه تحصیل و تعلیم ایشان در منزل مهیا میشد و همزمان با مطالعات مستمر و نوشتن کتابهای مختلف در منزل و رسیدگی به امور خانه، در صورت لزوم با علماء هم دیدار و مباحثاتی داشت.
بانو امین علاوه بر کسب علم و رسیدگی به امور خانه، توجه بسیاری به مسائل روز داشته و با هوشیاری تمام نسبت به این امور واکنش نشان میدادند. برای مثال میتوان به نوشتن کتاب «روش خوشبختی» توسط وی اشاره نمود. این کتاب در زمانی نوشته شد که رضاخان پهلوی تمام توان خود را برای نابودکردن ارزشهای اسلامی به کار گرفته و در سال 1310 مقدمات کشف حجاب را فراهم نموده بود و در سال بعد، پس از برگزاری کنگرهی زنان شرق، به طور رسمی کشف حجاب نمود.
در این شرایط سخت بود که بانو مجتهده امین با نگاشتن کتاب «روش خوشبختی و توصیه به خواهران ایمانی» خطاب به زنان مسلمان متذکر میشود که اگر زنان یك جامعه، كه از اركان آن هستند، فاسد بشوند، جامعهای را به فساد میكشند، مخصوصا اگر فساد یا گناهشان علنی باشد.
هم چنین در شرایطی که رضاخان با شعار تجددخواهی و تاکید بر ناسیونالیسم، سعی داشت به تحقیر و حتی محو آثار تمدن و فرهنگ اسلامی بپردازد، سیده نصرت، با نام مستعار « بانوی ایرانی» شروع به نوشتن کتب خود، با مضامین شرعی و اسلامی، کرد تا نشان دهد که بانوی ایرانی، بانویی است كه در دوران اسلامی، زندگی جدید و واقعی خود را شروع كرده و پس از ورود اسلام به ایران بوده که زمینهی رشد و کمال زنان مهیا شده است.
از این بانوی بزرگوار تالیفات گوناگونی بر جای مانده که میتوان به «مخزنالعرفان» با موضوع تفسیر قرآن مجید در 15 جلد، «نفحات الرحمانیة» که به زبان عربی نگاشته شده، «سیر و سلوک» با موضوع روش اولیا و طریق سیر سعدا «معاد»، «اربعین هاشمیه»، « مخزن اللئالی» در وصف فضایل امام علی بن ابیطالب(ع) و… اشاره نمود.
بانو مجتهده امین، با توجه به شناختی که از ارزش تعلیم و تعلم داشت، علاوه بر کسب علم، به موضوع علمآموزی دختران و بانوان، توجه نموده و علیرغم نامساعد بودن وضعیت اجتماعی آن زمان، در سال 1344 حوزهای به نام «مکتب فاطمه(س)»، ویژهی بانوان تاسیس نمود که در آن، به تدریس رشتههای فقه، اصول، حکمت، عرفان، فلسفه و… میپرداخت و حدود 600 تا 1000 شاگرد را جذب کرده بود. این مکتب، نه تنها از شاگردان شهریهای دریافت نمیکرد، بلکه تمام هزینههای آن، توسط خود حاجیه خانم امین پرداخت میشد.
سیده نصرت، علاوه بر «مکتب فاطمه»، با توجه به شرایط بد فرهنگی برای تحصیل دانشآموزان دختر در مدارس، اقدام به تاسیس دبیرستانی دخترانه کرد و به این طریق راه را برای ادامهی تحصیل دختران در خانوادههای مذهبی میسر نمود.
فعالیت حوزه «مکتب فاطمه» و این دبیرستان، به تدریج توانست جریان و نهضتی علمی-فرهنگی را در میان قشر زنان ایجاد نماید.
توصیهی این بانوی فرهیخته به زنان و دختران چنین بود که مشکلات دوران تحصیل را تحمل کنند و درس را ادامه دهند، زیرا کمبود افراد متعهد و آگاه در بسیاری جوامع به خوبی حس میشود.
بانو مجتهده امین، خود به خوبی به این توصیه عمل نموده تا جاییکه توسط تعدادی از آیات عظام و مراجع زمان خود مانند آیتاللهالعظمی حاج شیخ عبدالكریم حائری یزدی (موسس حوزه علمیه قم)، آیتاللهالعظمی آقا سیدمحمدكاظم شیرازی، آیتالله ابراهیم حسینی شیرازی اصطهبناتی، آیتالله شیخ محمدرضا نجفی اصفهانی، حجةالاسلام والمسلمین حاج شیخ مرتضی مظاهری نجفی اصفهانی به اخذ درجه اجتهاد و روایت نایل شد.
همچنین مرتبه علمی وی به جایی رسید که حتی دانشمند و فقیه بزرگ اهلبیت، آیتالله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی، از خانم امین، درخواست اجازه روایت نمود و ایشان در قسمتی از این اجازه نامه چنین نوشته است: «پس از استخاره به ایشان اجازه دادم كه روایت كند از من هر چه را كه روایتش برای من صحیح است از كتب تفسیر و ادعیه و حدیث و فقه و غیره، اینها كه از تالیفات شیعه، آنچه اصحاب، از غیر شیعه روایت كردهاند، به جمیع طرقی كه معلوم و در خود مضبوط است.»
روز جهانی محیط زیست ، طبیعت ، آلودگی ، جنگل ، آلودگی هوا ، آب ، … هر روز درختان بسیاری با قساوت ، قلع و قمع می شوند و آب ها به هدر رفته و آلوده میشوند . بیایید در حفظ محیط زیستمان کوشا باشیم .
از دیرزمان ارادت بسیاری بین علامّه طباطبایی و حضرت امام خمینی رحمه الله برقرار بوده است؛ چرا که هر دو از هوا و هوس به دور بودند و نسبت به یکدیگر احترام می گذاشتند. «رابطه دوستانه آن دو بزرگوار از قدیم برقرار و علامّه نسبت به حضرت امام احترام قائل بود. وی نسبت به اوضاع جامعه بسیار ناراضی و از شاه و رژیم او منزجر بود. یک بار به ایشان گفته شد که شاه تصمیم گرفته است دکترای فلسفه به شما بدهند. ایشان خیلی ناراحت شدند و اعلام کردند به هیچ وجه تن به قبول چنین چیزی نخواهند داد… و در پایان، پس از اصرار زیادِ رئیس دانشکده الهیات آن زمان گفتند: «من از شاه هیچ ترسی ندارم و حاضر به قبول دکترا نیستم».
منبع: حوزه نت
جنگ سایبر یعنی ایجاد اختلال، اگر نگوییم نابودی کامل، در سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی که دشمن برای “دانستن” خود به آنها تکیه می کند، یعنی اینکه او کیست؟ کجاست؟ چه کاری را در چه زمانی می تواند انجام دهد؟ چرا میجنگد؟ چه تهدیداتی در اولویت قرار دارند؟ و غیره.
در جنگ سایبر تلاش می شود تا همه چیز را درباره دشمن بدانیم و در عینحال نگذاریم او هیچ چیزی درباره ما بداند. به بیان دیگر، هدف اصلی در جنگ سایبر بر هم زدن “موازنه اطلاعات و دانش” به نفع نیروهای خودی است، بویژه اگر “موازنه توان رزمی” وجود ندارد، بنابراین در جنگ سایبر می توان با بهرهگیری از دانش برتر، ضعف سرمایه و نفرات کمتر را جبران کرده و به پیروزی قاطع دست یافت.
منبع: سایت دانشجو
<< 1 ... 41 42 43 ...44 ...45 46 47 ...48 ...49 50 51 ... 66 >>