« آقا بیا... | برگزاری نمایشگاه کتاب به مناسبت هفته وحدت در مدرسه علمیه فاطمیه س سرابله » |
احساس نداری میکنم …
احساس خوبی نیست ..
از زمانی این احساس سراغم امد که قرعه خواندن کتاب « خاکهای نرم کوشک» به نام من شد؛ آخر در مدرسه ما این کتاب دست به دست بین بچه ها می چرخد و در قفسه های کتابخانه جا نمیگیرد.
هر داستان از این کتاب را میخواندم، بیشتر احساس نداری میکردم …
وقتی کتاب تمام شد، فاصله خود را با شهدا به خوبی حس میکردم در تفکر، در نیت ، در رفتار…
پی بردم تا دیروز فقط ادعای خوب بودن میکردم و امروز خود را فقیرتر از هر زمان میبینم چون روزهای عمرم بی یاد امام عصر عج گذشت، بی نیت شهادت و….
روزهای گذشته ام خالی از چیزی هایست که شهید برونسی داشت است، برای همین احساس نداری میکنم .
سلام
من این کتاب خوندمش ولی اصلا لحن و زبان نویسنده دلنشین نیست
سلام
بیان کتاب خیلی سلیس و روانه بعضی تکرارهای بیانی را داره ولی در کل سنگین و غیر گیرا نیست و هر کس با هر سوادی میتونه بخونه و محتواش را درک کنه، منتها اولای برخی از داستانهای از این کتاب، زیاده گویی هایی هست که خواننده را مقداری خسته میکنه
سلام واقعا کتاب خوبی هستش.
به وبلاگ منم سربزنیدhttp://sadeghaneh313.kowsarblog.ir/
سلام خداقوت کتاب بسیارخوبی است .
فرم در حال بارگذاری ...